تحلیل و بررسی شاخص های چهارگانه اقتصادی بر اساس آزمون کولموگروف و اسمیرنوف با رویکرد رفتار مصرف کننده

تئوری اقتصاد رفتاری به معنای بررسی تاثیر عوامل رفتاری و روانشناختی بر تصمیم گیری های اقتصادی است. در حوزهمصرف انرژی، روانشناسان و اقتصاددانان به مطالعه اثرات اقتصاد رفتاری بر مصرف انرژی پرداخته اند و نشان داده اند که عواملرفتاری میتوانند تاثیر قابل توجهی بر الگوهای مصرف انرژی داشته باشند. بنابراین رفتار مصرف کننده به عنوان متغیر و مقولهای در خور توجه در اقتصاد رفتاری نقش چشمگیر داشته و در اقتصاد انرژی تاثیرگذاری ویژه خود را دارد. در جهان امروز،کاهش مصرف انرژی به منظور محافظت از محیط زیست، کاهش انتشار گازهای گلخانه ای و افزایش پایداری اقتصادی، به یکیاز مهمترین اولویت های سیاستگذاران تبدیل شده است. به منظور دستیابی به این هدف، کشورها و دولتها به دنبال استفاده ازراهکارهای متنوعی هستند و در عین حال، مطالعات و تحقیقات گسترده ای در حوزه مصرف انرژی صورت می گیرد. در اینزمینه، تاثیر رفتار مصرف کننده به عنوان یکی از عوامل اساسی در رسیدن به هدف کاهش مصرف انرژی مورد توجه قرارگرفته است. روند و مسیر کاهش مصرف انرژی به طور مستقیم به رفتار مصرف کننده و عادات مصرف انرژی آنها وابسته است.پژوهش حاضر با روش توصیفی-پیمایشی و بر اساس آزمون های کولموگروف و اسمیرنوف برای صحت سنجی و بررسی دقیقرابطه ی شاخص های عوامل روانشناسانه، عوامل شناختی، عوامل فرهنگی و عوامل اجتماعی با رویکرد رفتار مصرف کننده بهبررسی موضوع پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهند که ترکیب دانش اقتصاد رفتاری و اقتصاد انرژی می تواند بهبهبود مدیریت مصرف انرژی و کاهش تاثیرات منفی بر محیط زیست کمک کند. از طریق توجه به عوامل رفتاری مصرف کنندهو طراحی سیاست های مناسب، می توانیم به تحقق هدف های پایداری انرژی و حفاظت از محیط زیست بیشتری دست یابیم.

کلیدواژه ها:

اقتصاد رفتاری ، اقتصاد انرژی ، رفتار مصرف کننده ، عوامل روانشناسانه ، عوامل شناختی ، عوامل اجتماعی ، عوامل فرهنگی