صلاحیتی به پهنای جهان منهای غزه: شکست حقوقی اصل صلاحیت جهانی در فاجعهانسانی غزه

عدم استناد واضح، مستمر و قدرتمند به اصل صلاحیت جهانی از سوی دولتها در پاسخ به جنایات بین المللی رژیم صهیونیستی وبه خصوص حمله وحشیانه به مردم غیرنظامی غزه، ضعفهای اساسی اصل صلاحیت جهانی را آشکار می کند و استدلال های خاویرفیلیپ در مورد جدایی اصل صلاحیت جهانی از واقعیت را به دلیل لزوم پذیرش عمومی و تکمیلی بودن این اصل را، تایید می کند.دنیا اکنون بیش از ۸ ماه است که شاهد حملات و تجاوزات رژیم صهیونیستی در غزه است که به نظر اکثریت حقوقدانان و کارشناسان جنایت هولناک اسرائیل در غزه مصداق بارز «جنایات جنگی» و «جنایت علیه بشریت» و «نسل کشی» است. این در حالی است که اصل صلاحیت جهانی هیچ نقش مهمی در بحثهای مربوط به نحوه واکنش به جنایات صهیونیستها در غزه بازینکرده است. تخمین زده میشود که تعداد کشته شدگان حملات اسرائیل به نوار غزه تا زمان نگارش این تحقیق به ۳۰ هزار و۴۱۰ نفر و مجروحان به ۷۱ هزار و ۷۰۰ نفر افزایش یافته است. وضعیت غزه فاجعه بار و از محدوده بحران انسانی فراتر رفته است.با توجه به چنین وضعیتی این پرسش مطرح است که آیا اصل صلاحیت جهانی قابل اجرا و اعمال در جریان حمله اسرائیل علیهغزه است؟ تحقیق بر این فرضیه استوار است که جنگ کنونی غزه، با تمام استانداردهایی که معمولا طرفداران اصل صلاحیتجهانی به آن اشاره میکنند، یک مورد عالی برای استناد به اصل صلاحیت جهانی است. اما علیرغم وجود زمینه های تعقیب، پیگردو محاکمه سران رژیم اسرائیل، غزه میدان آزمون شکست اصلی است که عمیقا با مسائل اساسی در درون نظام سیاسی بین المللی در پیوند قرار دارد. فاجعه انسانی غزه و انفعال دولتها در بکارگیری اصل صلاحیت جهانی نشان میدهد که این هنجار نوظهوربیش از آن که تحت تاثیر الزامات بشردوستانه باشد تحت تاثیر منافع سیاسی و پویایی قدرت است. این ناهماهنگی نه تنها اعتباراصل صلاحیت جهانی را تضعیف میکند، بلکه نشاندهنده عمق ضعف رویکرد سیستم بین المللی به جنایات شنیع علیه بشریت واصل صلاحیت جهانی است

کلیدواژه ها:

صلاحیت ، کیفر ، جنایت ، اصل صلاحیت جهانی ، مجازات ، غزه ، تعقیب.