رابطه رویکردهای تدریس معلم و میزان دینداری با تفکر انتقادی دانش آموزان

یکی از اهداف اساسی تعلیم و تربیت باید تربیت انسان های متفکر باشد چراکه در عصری که مفاهیم علمی به سرعت رو به گسترشاست و نوآوری های جدید به صورت مستمر تجربه می شود، اهداف نهایی و کل تعلیم و تربیت ناگزیر باید تغییر یابد؛ زیرا روشهای سنتی تدریس و جایگاه منفعل فراگیران در محیط آموزشی و تکیه بر پر کردن ذهن از اطلاعات دیگر جواب گوی نیازهایتربیتی نسل حاضر نیست. و تفکر انتقادی به عنوان یکی از موثرترین روش های تقویت و تربیت انسان های متفکر نقش ارزنده ایدر یادگیری دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه رویکردهای تدریس معلم و میزان دینداری با تفکر انتقادی دانش آموزانخراسان شمالی صورت گرفت. از نوع هدف کابردی و روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان خراسان شمالی در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ تعداد ۱۵۰۰ نفر تشکیل می دادند.براساس جدول کرجسی و مورگان ۳۰۶ نفر از دانش آموزان خراسان شمالی با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند.ابزار گرد آوری داده هاشامل پرسشنامه های استاندارد تفکر انتقادی ریتکس (۱۹۹۶)، میزان دینداری گلاک و استارک (۱۹۶۹) و رویکردهای تدریسکدیور و همکاران (۱۳۹۹) بود. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام بااستفاده از نرم افزار SPSS-۲۴ صورت گرفت. یافته ها نشان داد : بین مولفه های رویکردهای تدریس (رویکرد معلم محور و رویکرد دانش آموز محور) با تفکر انتقادی دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بین مولفه های میزان دینداری (اعتقادی،عاطفی، مناسکی، پیامدی) با تفکر انتقادی دانش آموزان خراسان شمالی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین یافته هایحاصل از رگرسیون نشان داد رویکرد تدریس دانش آموز محور و معلم محور بیشترین سهم را در پیش بینی تفکر انتقادی در دانشآموزان ...را دارند.

کلیدواژه ها:

رویکردهای تدریس معلم ، میزان دینداری ، تفکر انتقادی