بررسی تحلیل فلسفه نقاشی بر تاثیرات احساسات و اندیشه های دانش آموزان ابتدایی استان خراسان شمالی در سال ۱۴۰۳

جمیل و یحب الجمال «براستی که خداوند زیباست و زیبائیها را دوست دارد. صفات الهی و روح خداوندی در کالبد بنی بشر دمیده شده است و خلقت انسان پرتوی از عظمت و جمال اوست .انسان هم زیباست و زیبائیها را دوست دارد. هدف فعالیتهای تربیتی ، پرورش انسان برای رسیدن به کمال یا تقرب الهی می باشد. چنانچه این اهداف از پرتو ذات خدا دمیده شده در انسان ، آفرینندگی ، خلاقیت و حس ز یبایی جویی و ... سرچشمه گیرند به عالی ترین فعالیتهای معنوی انسان تبدیل می شوند استعداد هنری و حس زیبایی جویی را خداوند در نهاد جانشین خود بر زمین قرار داده است . هنراز بدو خلقت انسان زبان تبادل اندیشه ها و گفتگوی فرهنگها و تمدنهای بشری بوده است و همچنین در ایجاد و پایه ریزی سنتهای فرهنگی جامعه اهمیت اساسی دارد.مهمترین هدف آموزش و پرورش شناخت استعدادهای دانش آموزان ،شکوفا نمودن آنها و ایجاد مهارت کافی در ابعاد مختلف رشد می باشد فعالیتهای هنری از جمله نقاشی وسیله ارتباط فکر و بیان است . نقاشی دانش آموزان حاصل تصور ذهنی آنها از جهان پیرامونشان است .این نقاشی ها به ما نشان می دهد که هر یک از دانش آموزان جهان را به چه شکلی می بینند.به همین دلیل ،باید انها را آزاد گذاشت تا دنیای ذهنی خود را به تصویر بکشند. دانش آموزان به مرور زمان با جهان پیرامون خود آشنا می شوند.آنها بیشتر اطلاعات خود را از طریق دیدن دریافت می کنند.سپس با تخیل خودبه هر چیز شکل و رنگی تازه می بخشند. دانش آموزان در نقاشی های خود تمایلات ،آرزوها،آنچه را دوست دارند و مایه شادی آنهاست و هر آن چه را دوست ندارند و باعث ترس و اضطرابشان می شود،به تصویر می کشند و از این طریق ،تجربه های خود را مرور و بیان می کنند.

کلیدواژه ها:

فلسفه نقاشی ، احساسات و اندیشه ها ، ابتکار و خلاقیت