گذری بر زبان و ادبیات فارسی
محل انتشار: پنجمین کنفرانس بین المللی مطالعات نوین در علوم انسانی، علوم تربیتی، حقوق و مطالعات اجتماعی
سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 257
فایل این مقاله در 35 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
HELSCONF05_026
تاریخ نمایه سازی: 2 مرداد 1403
چکیده مقاله:
ادبیات فارسی در دوره اسلامی پس از وقفه ای کوتاه، از نخستین سده های ظهور اسلام با الفبای عربی پدید آمد که در واقع ادامه ادبیات پیش از اسلام بود. بنابراین، می توان گفت فارسی دری، با تشکیل حکومتهای مستقل و نیمه مستقل طاهریان، صفاریان و سامانیان در بخش های شرقی و شمال شرقی ایران پا گرفت و در دوره های بعد، در داخل فلات ایران گسترش یافت. در فاصله پایان حکومت ساسانی و آغاز کار حکومتهای مستقل و نیمه مستقل ایرانی، افزون بر نگارش آثار ادبی و دینی به خط و زبان پهلوی میانه، بسیاری از ادیبان و دانشمندان ایرانی که بیشترشان مسلمان هم شده بودند، آثار ادبی خود را به زبان عربی می نگاشتند که زبان رسمی تمام قلمرو حکومت اسلامی و از جمله سرزمین های ایرانی بود، چنان که ابن مقفع و دهها نویسنده ایرانی دیگر و بیشتر شاعران ایرانی این دوره از جمله ابونواس اهوازی و بشار بن برد اشعار خود را به این زبان می نوشتند.ادبیات فارسی دری بیشتر در مناطق شرقی و شمال شرقی؛ یعنی در سیستان و خراسان و و رارود (ماوراء النهر) پا گرفت و در دوره سامانی، در قلمرو شعر و نثر استقرار و گسترش یافت. در قلمرو شعر و شاعری، شاعران بزرگی چون رودکی (م ۳۲۹ ه.ق)، شهید بلخی (م ۳۲۵ ه.ق)، ابوشکور بلخی (م نیمه دوم قرن چهارم) و اندکی بعد فردوسی (م ۴۱۶ ه.ق) و در نثر نیز نویسندگانی چیره دست و دانشمندانی چون ابوعلی بلعمی (م ۳۶۳ ه.ق) و پدیدآورندگان شاهنامه ابومنصوری (تالیف: ۳۴۶ ه.ق) و مترجمان تفسیر طبری (تالیف: ۳۵۱ ه.ق) و جز آنان نقش آفرینی کردند.[۱] در ادامه این مقاله، ادبیات کهن فارسی در دو بخش شعر و نثر بررسی و پس از آن انواع ادبی، از جمله ادب حماسی، ادب غنایی و ادبیات تعلیمی معرفی خواهد شد.
نویسندگان