نقش معلمان درجامعه

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 128

فایل این مقاله در 64 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

EMACO01_1298

تاریخ نمایه سازی: 19 تیر 1403

چکیده مقاله:

به هر حال ، حقوق معلمان به ندرت با نرخ تورم هماهنگ بوده است ، بطوری که وقتی افزایش داده می شود تاثیر آن روی انگیزش معلمان منفی است . تنزل وضع اجتماعی حرفه معلمی نیز با کاهش نسبتی قدرت خرید در ارتباط است.نشانه فقدان موقعیت اجتماعی معلمان این حقیقت است که فارغ التحصیلان پسر می خواهند حداقل در سطح ابتدایی وارد حرفه آموزشی نشوند . در بعضی از کشورها،معلمی بیشتر به عنوان حرفه زنان در نظر گرفته می شوند و درآمد حاصله به عنوان افزایش اضافی برای خانواده منظور می شود.این تنزل وضع اجتماعی حرفه آموزشی بر کشورهای در حال توسعه توسعه نیافته هر دو تاثیر می گذارد.در کشورهای در حال توسعه حقوق معلمان کاهش یافته است.این امر پدیده ای تازه ای نیست ، اما در سال های اخیر به علت کاهش متوالی بودجه و بحرانهای اقتصادی تسریع شده است . ناظران به خوبی آگاه هستند که معلمان برخی از کشورها در تمام سطوح بجای پرداختن به امر آموزش بیشتر نگران تامین معاش خود می باشند و هرگاه ممکن باشد به شغل دوم یا سوم مشغول می شوند ( مختاری ۱۳۷۲). درچنین ضایعاتی حتی اگر به وسیله ترفیعات ، افزایش ها یا نوعی پرداخت تخفیف داده شود ،تاثیر منفی آن روی انگیزش معلمان زیاد بوده است . در اکثرکشورهای در حال توسعه سه عامل عمده باعث شده تا افراد با کفایت کمتر به شغل معلمی روی آوردند؛ ۱- پایین بودن سطح حقوق ودستمزد ۲- شرایط کار معلم ۳- موقعیت اجتماعی آنان . ابتدا آنکه در بسیاری از کشورهای در حال توسعه، سطح حقوق و دستمزد معلم به طور نسبی پایین تراز مشاغل دیگر است . این وضعیت باعث می شود که افراد با کفایت به کمتر جذب معلمی شوند . طبق آمار و ارقام درکشور های در حال توسعه هر سال عده کثیری از معلمی به علت پایین بودن حقوق و در نهایت پایگاه و مرتبه اجتماعی پایین تغییر شغل می دهند ، در حالی که در کشورهای در حال توسعه یافته حقوق معلم در شرایط مساوی و مشابه ، بالاتر از سایر مشاغل است و معلمان از تامین شغلی قابل توجهی برخوردار هستند ( جی واد ، ۱۳۷۴) . وضیعت فعلی معیشتی و رفاهی فرهنگیان از دو جهت ضربات جبران ناپذیری بر آموزش و پرورش وارد می سازد ؛ اول آنکه انگیزه و حتی امکان فعالیت همه جانبه ، متعهدانه و ایثارگرانه را از نیروهای موجود در آموزش و پرورش سلب می کند و علاوه بر ناامیدی و دلسردی آنان ممکن است آنان را وادار به فعالیت های دیگری نیز نماید. دوم کاهش و حتی از میان رفتن انگیزه افراد در پیوستن به این بخش زیربنایی و انسان ساز جامعه است

کلیدواژه ها:

بحرانهای اقتصادی -کشورهای در حال توسعه