تنوع گویش در پارسی باستان

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 86

فایل این مقاله در 31 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_HSTR-3-2_004

تاریخ نمایه سازی: 18 تیر 1403

چکیده مقاله:

یکی از معماهای متعدد گویش شناسی ایرانی این است که جدای از وام واژه های بی شمار عربی و غیره خارجی در فارسی، بسیاری از واژگان ایرانی در واژگان فارسی غیرفارسی هستند. گرامرهای تطبیقی می گویند، کلمه فارسی شاه، šāh، فارسی مناسبی نیست، زیرا شکلی که در فارسی مناسب انتظار می رود *šāš است. کلمه «شهر»، šahr ، که در دوره های اولیه به معنای «پادشاهی» بود، باید در پارسی، *šas می بود. sang "سنگ" به احتمال زیاد *hang به جای بزرگ *buhurg، buzurg و به جای asp 'اسب *as و به جای asmān ،آسمان، *āhmān و حتی به جای Fārsī فارسی، *Pāhlī.همه این واژه ها و بسیاری دیگر که متعارف ترین معانی را می رسانند، با این یا آن قاعده در مورد آنچه که واج شناسی زبان فارسی درست می دانند مخالف است، اما با آنچه در مورد واج شناسی ماد شناخته شده یا می توان استنباط کرد، موافق است. بر این اساس آنها ماد اعلام میشوند. و آنها را به جای تعلق به زبان غیر پارسی دیگر، به عنوان مثال اوستایی، که نسبت به پیشینیان ایرانی باستانی این واژه ها مانند ماد میداند، اعلام میکنند، زیرا اجداد برخی از آنها به ظاهر غیرفارسی هستند. از قبل در فارسی باستان، در زمانی، در حدود سال ۵۲۰ قبل از میلاد، زمانی که ایرانیان، مدتی قبل از اینکه امپراتوری وسیعی را از مادها تصاحب کرده بودند، احتمالا تحت تاثیر واژگان اداری و عموما فرهنگی مادها قرار گرفته بودند.

نویسندگان

ایلیا گرشویچ

Ilya GershevitchIlya GershevitchIlya GershevitchIlya GershevitchIlya Gershevitch

منصور حمدالله زاده

دکتری در تاریخ ایران پیش از اسلام و مدرس دانشگاه آزاد اسلامی