تعیین سطح بدهی و قواعد مالی متناسب با اقتصاد ایران در چارچوب اصلاح ساختاری بودجه

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 12

فایل این مقاله در 50 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_QJERP-30-103_002

تاریخ نمایه سازی: 18 تیر 1403

چکیده مقاله:

کشورهای صادرکننده نفت اغلب با اتخاذ سیاستهای مالی چرخهای موجب تشدید و نوسانات اقتصاد کلان میشوند. شواهد تجربی نشان میدهد که دلیل اصلی عدم ثبات در کشورهای صادرکننده نفت مدیریت نامناسب منابع نفتی در این کشورهاست. در این مطالعه پس از معرفی یک مدل اقتصاد کلان باز کوچک با نظام ارزی شناور مدیریت شده دو نرخی و برآورد آن با استفاده از داده های فصلی اقتصاد کلان ایران، پنج قاعده مالی قاعده تراز بودجه (BBR)، قاعده مالی ضدچرخه ای (CCR)، قاعده مالی مازاد ساختاری بودجه (SSR)، قاعده مخارج دولت (EXR) و قاعده درآمد دولت (INR) معرفی شد. جهت بررسی و انتخاب قاعده مالی مناسب برای اقتصاد ایران از دو رویکرد زیان اجتماعی و قاعده آماری نسبت بیز استفاده شد. نتایج نشان می دهد که هم معیار آماری و هم معیار رفاهی موید آن هستند که قاعده مناسب برای اقتصاد ایران قاعده مالی SSR است. به بیان دیگر، چون بخش اصلی درآمد دولت از محل فروش نفت است، پیروی از یک قاعده مازاد ساختاری بودجه حداقل کردن آثار منفی نوسانات شدید درآمدهای نفتی بر ساختار اقتصاد کلان را فراهم ساخته و بودجه دولت نیز به شکل بسیار بهتری متوازن می گردد. همچنین نظام نرخ ارز شناور مدیریت شده تک نرخی در کنار قاعده مالی منتخب به رفاه اجتماعی بالاتری می انجامد.

نویسندگان

حسین توکلیان

Allameh Tabataba'i University

ابراهیم صیامی عراقی

Allameh Tabataba'i University

مراجع و منابع این مقاله:

لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :
  • Alesina A. and A. Drazen (۱۹۹۱). “Why Are Stabilizations Delayed?” ...
  • Calvo G. A. (۱۹۸۳), “Staggered Prices in a Utility-Maximizing Framework”. ...
  • Dupor B., Kitamura T. and T. Tsuruga (۲۰۱۰), “Integrating Sticky ...
  • Erceg Christopher J., Henderson Dale W. and T. Levin Andrew ...
  • Ghiaie H., Tabarraei H. and A. Shahmoradi (۲۰۲۰a), “Financial Rigidities ...
  • Goodfriend M. and R.G. King (۱۹۹۷). “The New Neoclassical Synthesis ...
  • Kumhof M. and D. Laxton (۲۰۱۳), “Simple Fiscal Policy Rules ...
  • Linnemann L. and A. Schabert (۲۰۰۳). “Fiscal Policy in the ...
  • Persson T. and G. Tabellini (۲۰۰۰). Political Economics: Explaining Economic ...
  • Wyplosz C. (۲۰۱۳). Fiscal Rules: Theoretical Issues and Historical Experience. ...
  • توکلیان، حسین و احمدرضا جلالی نائینی (۱۳۹۶). «سیاست گذاری پولی ...
  • خیابانی ناصر، دلفان محبوبه (۱۳۹۶). «آثار تکانه مخارج مصرفی دولت ...
  • قاسمی، محمد و پریسا مهاجری (۱۳۹۴). «بررسی رفتار چرخه ای ...
  • قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ...
  • همتی، مریم و حسین توکلیان (۱۳۹۷). «ارزیابی و مقایسه الگوهای ...
  • نمایش کامل مراجع