پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه و تنظیم شناختی هیجان در زنان

هدف پژوهش حاضر پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه و تنظیم شناختی هیجان در زنان بود. روش پژوهش همبستگی بود از بین کلیه زنان متاهل دانشکده روانشناسی دانشگاه آزاد اسلامی کرج در سال تحصیلی ۹۹ ۱۳۹۸ بود و نمونه آماری شامل ۲۲۹ نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های تعهد زناشویی آدامز و جونز (۱۹۹۷) ، طرحواره یانگ (۲۰۰۵) و تنظیم شناختی هیجان گارنفسکی و همکاران (۲۰۰۲) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین میزان تعهد زناشویی با بین ابعاد محرومیت هیجانی رها شدگی بی ثباتی بی اعتمادی وابستگی بی کفایتی گرفتار خود تحول نیافته، بازداری هیجانی و معیارهای سرسختانه طرحواره های ناسازگاری اولیه زنان متاهل مورد ارزیابی همبستگی منفی و معنی داری با اطمینان ۹۹ درصد و با مولفه ی ناسازگار اطاعت و ایثار طرحواره های ناسازگاری اولیه همبستگی مثبت و معنی داری با اطمینان ۹۹ درصد وجود دارد. همچنین بین ابعاد پذیرش تمرکز بر فکر تمرکز مجدد مثبت تمرکز مجدد بر برنامه ریزی و ارزیابی مجدد مثبت تنظیم شناختی هیجان زنان مناهل مورد ارزیابی همبستگی مثبت و معنی داری با اطمینان ۹۹ درصد و با مولفه ی فاجعه نمایی و دیگر سرزنشگری تنظیم شناختی هیجان همبستگی منفی و معنی داری با اطمینان ۹۹ درصد وجود دارد. با توجه به نتایج آزمون تحلیل رگرسیون نیز می توان گفت در کل ۴۰ درصد تغییرات تعهد زناشویی زنان به مولفه های طرحواره های ناسازگاری اولیه و تنظیم شناختی هیجان آنها وابسته میباشد و مولفه های بی ثباتی محرومیت هیجانی معیارهای سرسختانه خود تحول نیافته طرحواره های ناسازگاری اولیه و ابعاد فاجعه نمایی و دیگر سرزنش گری تنظیم شناختی هیجان با ضرایب منفی و بنای ۰٫۲۰۴، ۰۰٫۲۰۲۰۰٫۲۱۹ ۱۶۰٫ ۰ و ۰٫۲۱۸ و ۰٫۱۱۲ و بعد پذیرش تنظیم شناختی هیجان با ضریب مثبت و بنای ۲۴۳ با تعهد زناشویی رابطه دارند. در نتیجه می توان گفت وجود برخی طرحواره های ناسازگاری اولیه میتواند باعث کاهش و وجود بعد پذیرش در توانایی تنظیم هیجانی باعث افزایش تعهد زناشویی در بین زنان متاهل گردد.