بررسی ویژگی های شخصیتی و امواج الکتریکی مغز در پدیده ی دختران فراری

آیا تمایل به ترک خانه پدیده ایی درون سیستمی است یا برون سیستمی؟ (یا تضاد درون و برون) و یا تغییر فازی جبری؟آیا میتوان انرژی آزاده شده را در مناطق تصمیم گیرنده مغز اندازه گیری کرد؟ پدیده فرار از یکسو در همه جوامع،با فرهنگهای متفاوت، سوی دیگر یکسانی اوج سن فرار و شباهت درخواست های این پدیده میتواند حائز اهمیت باشد اما تغییر حالت سریع،انعطاف پذیری و پالایش ذهن و فیلتر کردن در بیان و پنهان کاری،حکایت از تغییر حالات آنی و افت و خیز های ذهنی از یک حالت به حالت دیگر،و بالا بودن آنتروپی ناشی از آزاد شدن انرژی درونی دارد که فرد در اثر آن خود را در تحرک و بی قراری به گونه ایی می بیند که توان فکری و فرصت پاسخگویی را دریک آشفتگی و درهم تنیدگی قرار می دهد و در نهایت میل به رهایی و آزاد شدن از دام تضاد و رها کردن انرژی آزاد توزیع شده در سیستم فیزیکی بدن نیاز به محیط آزاد بدون قید دارد. تغییر حالات فوق در سیستم مغزی سیگنال الکترو انسفالوگرافی می باشد که تغییر سیگنالهای فوق در تاثیر پذیری از رنگ ،صوت و بو را اندازه گیری کرده و در مقابل پرسشنامه پنچ عاملی شخصیت کاستا و مک کری را برای عده ایی از دخترانی که تمایل به فرار پنهان را داشته اند مورد بررسی و مقایسه قرار دادیم.که به دنبال آن دریافتیم خیال پردازی و تصورات ذهنی خواسته های تمام جوانها مشابه است اما توان به عوامل متعدد دیداری شنیداری و تضادهای ذهنی وابسته است.

کلیدواژه ها:

دختران فراری ، مغز ، الکترو انسفالو گرافی ، تست شخصیت کاستا و مک کری