نقش تفکر اثر بخش در بهبود جایگاه مدیریت
سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 159
فایل این مقاله در 15 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
THCONF07_028
تاریخ نمایه سازی: 9 تیر 1403
چکیده مقاله:
هدف از مقاله حاضر نقش تفکر اثر بخش در بهبود جایگاه مدیریت می باشد. براساس نتایج تحقیقی که باهدف شناسایی مهارت های مدیریتی مورد نیاز برای مدیران کشورهای آسیایی انجام شده است، تفکراستراتژیک از سوی تمامی پاسخ دهندگان به عنوان اولین و یا دومین مهارت مورد نیاز برای بهبود عملکردمدیران شناسایی شده است . همگام با روند جهانی افزایش گرایش به بهره گیری از ابزارها و تکنیک هایمدیریت استراتژیک، در کشور ما نیز به دلایلی از جمله خصوصی سازی و آمادگی جهت پیوستن به سازمانتجارت جهانی، احساس نیاز به بکارگیری موثر چنین ابزارهایی رو به افزایش است . از این رو بهبود توانائیتفکر استراتژیک در مدیران به عنوان یکی از عوامل کلیدی در اثربخشی فرآیند مدیریت استراتژیک، نیازمندتوجه بیشتری است. عبارت تفکر استراتژیک در بسیاری از موارد به اشتباه و برای اشاره به مفاهیمی مانندبرنامه ریزی استراتژیک و یا مدیریت استراتژیک به کار برده شده است . از این رو لازم است تا این مواردبه صورت مجزا بررسی شده و تفاوت های آنها مورد توجه قرارگیرد.تفکر اثربخش، به فرآیندی خلاقانه و واگرا اطلاق می شود که با چشم انداز و دورنمای طراحی شده توسطرهبران سازمان مرتبط است . این امر مستلزم فراتر رفتن اندیشه مدیران از عملیات روزمره با هدف تمرکزبر قصد و نیت استراتژیک بلند مدت مورد نظر برای کسب و کار است . تفکر استراتژیک فعالیت هایی چونگردآوری اطلاعات، تحلیل و بحث و تبادل نظر درخصوص شرایط حاکم بر سازمان و در شرکت های دارایفعالیت های متنوع، پاسخگویی به سوالات اساسی در مورد پورتفوی سازمان را شامل می شود .در این مقاله با توجه به اهمیت بالای مقوله نقش تفکر اثر بخش در بهبود جایگاه مدیریت در سازمان،درصدد بسط این موضوع، ارزیابی آن در سازمان مورد مطالعه و همچنین ارائه راهکارهایی جهت بهبود آنهستیم . به منظور بهبود تفکر اثربخش، می بایست عناصر تشکیل دهنده تفکر اثربخش را بشناسیم . ناپیر وآلبرت سه جنبه برای تفکر اثربخش (استراتژیک) قائل هستند : الف) گستردگی حوزه مورد توجه فرد بههنگام تفکر در خصوص مسائل سازمانی، ب) افق زمانی در تصمیمات، پ) افراد کلیدی که در سازمان ازقابلیت تفکر استراتژیک بهره مند هستند و همچنین میزان استفاده آنها از سیستم های رسمی برنامه ریزی .نتایج یافته ها نشان داد که کیفیت، علاقه مندی، شور و شوق، مسئولیت پذیری، سرعت نقش تفکر اثر بخشدر بهبود جایگاه مدیریت موثر می باشد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
رضا رجبی کیا
دانشجوی دکتری مدیریت دولتی دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب و استاد دانشگاه های آزاد اسلامی و فرهنگیان دز
لیلا سرداری زاده
استاد گروه علوم انسانی دانشگاه فرهنگیان دزفول