جایگاه معلم در تربیت اجتماعی و فرهنگی دانش آموزان
محل انتشار: دهمین همایش ملی تازه های روانشناسی مثبت
سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 99
فایل این مقاله در 10 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
NCPP10_2231
تاریخ نمایه سازی: 7 تیر 1403
چکیده مقاله:
معلم باغبان فطرت انسان است . فطرتی که با فطرت الهی سرشته شده است در میان موجودات عالم تنها انسان است که می تواند راه کمال را بپیماید و صفت حضرت حق را در خود متجلی سازد نه ملائک را چنین استعدادی است و نه موجودات دیگر می توانند به چنین مقامی برسند. سیر این عظمت روحی در این است که در فطرت او بذرهای رشد و اعتلا نهاده شده و آدمی را مستعد تقرب حق تعالی نموده است اگر فضای زندگی سالم باشد و عطر دل انگیز ارزشهای الهی و انسانی به مشام او برسد و اگر بندگی خدا مشی زندگی او باشد. این بذرها رشد می کنند، سربر می آورند و گلستان فطرت را با همه زیبائیهایش به نمایش می گذارند. چه کسی می تواند باغبان شایسته این گلستان باشد؟ آنکه بتواند استعدادهای نهفته را از قوه به فعل آورد کیست ؟ مربی اصلی خداست . زیرا که رب همه هستی اوست . ولی آیا نه این است که خداوند (با) وسایل و اسباب امور جهان را اداره می کند؟ انبیای عظام برای چه هدفی مبعوث شدهاند؟ اگر امکان تربیت برای آدمی نبود چه بسا که بعثت انبیاء به وقوع نمی پیوست آنان برای این برانگیخته شدهاند که پیوند فطری انسان با خدا را به یاد او آورند و با مبارزه با عوامل انحطاط و دشمنان فطرت، زمینه رشد و کمال انسان را فراهم سازند. معلم شریک نبی است . نبی ای که امت او شاگردان اوست و محل دریافت وحی کلاس درس او. او به راستی یک پیغمبر است نه به این معنا که بر او نیز جبرئیل نازل می شود و پیام خدا را می آورد بلکه به این معنا که آنچه نبی می کند معلم همان را انجام می دهد رسالت بیدارسازی آدمیان و دمیدن آگاهی به جانهای ناآگاه و ماموریت پرورش گلهای فطرت.اگر معلم خود را یک نبی نداند و عاشق عروج و کمال دانش آموزان نباشد جنبه معلمی ندارد یا باید به خود آید و به بازسازی نگرش و رفتار خود بپردازد یا باید معلمی را ترک کند و پیشه دیگری اختیار نماید به همین دلیل معلم را فردی می دانیم که شخصیت وی با همگان متفاوت است زیرا کسی جز او داعیه آدم سازی ندارد اوست که جان و دل نونهالان را در اختیار دارد و هر آنچه را بخواهد اعمال می کند البته منظور این نیست که انسان موجود بی ارادهای است بلکه نظر این است که در کودکی و نوجوانی هنوز اراده آدمی قوت لازم را نیافته و اراده معلم می تواند بر آن تاثیر بگذارد و آن را به طریق مطلوب سوق دهد . اگر معلم با داشتن چنین رسالت عظیم معلمی را بشناسد و آگاه به وظایف خود نباشد خطای بزرگی مرتکب نشده است ؟ معلم ناآگاه شخصیت شاگرد راویران می سازد و روان و عاطفه او را خراب می کند تخریبی که گرد و غبار آن مکتوم است و صدای ریزش دیوارهای بنای فطرتبعدا به گوش خواهد رسید البته آنانی که گوش شنوا دارند این صدای غم انگیز را می شنوند. آری معلم هم می تواند آدم بسازد و هم آدمبیت راویران سازد.
کلیدواژه ها: