تاثیر آموزش به شیوه نمایش خلاق بر تفکر انتقادی و پیشرفت درسی دانش آموزان در درس علوم اجتماعی سوم ابتدایی

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 101

فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

NCPP10_1995

تاریخ نمایه سازی: 7 تیر 1403

چکیده مقاله:

امروزه شیوه تعلیم و تربیت از رویکرد سنتی و حافظه محور به سمت رویکرد تعلیم و تربیت تاملی و تفکرمحور جهت گیری کرده است . جان دیویی ماهیت تفکر انتقادی را »قضاوت معلق « یا »تردید سالم « تعریف می کند. او تفکر انتقادی را شامل بررسی فعال، پایدار و دقیق هر عقیده یا دانش می داند ( لطف آبادی ، ۱۳۸۴: ۴۵). »سازمان روانشناسی آمریکا« در زمینه ماهیت تفکر انتقادی بیان داشته است : »ما تفکر انتقادی را این گونه درک می کنیم که باید قضاوت خودساخته و هدفمندی باشد که به تفسیر، تحلیل ، ارزیابی و استنباط منجر شود.« (هاشمیان، ۱۳۸۰: ۱۴۲). بنابراین ، آموزش تفکر انتقادی شامل ایجاد عمدی جو جدیدی است تا شاگردان بتوانند فرایندهای فکری خود را تعویض یا اصلاح کنند، یا آن را دوباره بسازند. در این میان » وساطت هنر در آموزش تفکر انتقادی به کودکان« موضوعی است که ، با در نظر گرفتن برخی مبانی نظری تفکر انتقادی ، ضرورت خود را تبیین می کند.هم زمان با طرح موضوع یادشده دو سوال مطرح می شود: نخست چگونگی وساطت هنر (نمایش خلاق)، راهکارها و پیشنهادات احتمالی ؛ دوم وضعیت کنونی و میزان واسطه گری هنر در برنامه آموزش تفکر انتقادی به کودکان. این پژوهش ضمن اشاره به موارد مطرح شده، تبیین ضرورت مسئله را بیشتر مدنظر قرار می دهد؛ زیرا نگارنده معتقد است ، به رغم بهره مندی از روشها و محتوای اقدامات هنری ، »ضرورت« وساطت هنر را، که به استفاده آگاهانه تری از این واسطه منجر می شود، به اندازه کافی کندوکاو نکرده است . هم چنین ممکن است در روند بیان این ضرورت این تلقی ایجاد شود که مطلب در پی آن است تا بگوید »هنر« زاییده تفکر و مبنای خردورزی ، پایه استدلال، خلاقانه ترین و برترین انتقادهاست .یکی از راههای اساسی آموزش موفق تفکر انتقادی آن است که به طور هم زمان به شیوهای تدریجی تفکر شاگردان زیر سوال قرار گیرد و از آنها در ایجاد شیوههای جدید حمایت شود.

کلیدواژه ها:

نویسندگان