بررسی تاثیر نگرش معلمان بر آموزش و یادگیری دانش آموزان دیرآموز

دانش آموزان دیر آموز نسبت به دانش آموزان عادی مقدار کمی از لحاظ رشد ذهنی پایین است ، این گروه نسبت به گروههای عقب مانده ذهنی از نظر ذهنی بالاتر می باشد و بیشترین افراد گروه عقب مانده را در بر می گیرند. زمان فیزیکی صرف شده از سوی این دانش آموزان کمتر از سایرین نیست ، اما کوتاهتر از آن چیزی است که برای توانایی یادگیری آنان مناسب باشد. اولین قدم در مورد دانش آموزان دیر آموز؛ باید به دور از هر نگرش و تعصب منفی باشد، زیرا دیرآموزان متعلق به جامعه عادی هستند و استثنایی تلقی نمی شوند . اگر یک دانش آموز دیر آموز در نظام آموزشی تعلیم درستی نبیند، با برچسب استثنایی وارد مراکز ویژه می شود و نشانه ضعف در کارآمدی نظام آموزشی است . دانش آموزان دیر آموز انگیزه تحصیلی بالایی ندارند و همین امر موجب درماندگی و نا امیدی و پایین آمدن عزت نفس آنها در مدرسه است . تجربه شکست مکرر در کلاس، فقدان هدف برای آینده، نگرش منفی همکلاسان و روشهای نادرست آموزش، رشد انگیزه تحصیلی این کودکان را به شدت کاهش می دهد. این کودکان از مشکلات رفتاری خود آگاه نیستند و نمی توانند عواطف خود را به طور مناسب ابراز کنند. در این پژوهش به بررسی تاثیر نگرش معلمان بر آموزش و یادگیری دانش آموزان دیرآموز پرداخته می شود.

کلیدواژه ها:

دانش آموزان دیر آموز ، یادگیری ، معلمان ، نگرش ، .