موسیقی درمانی عصب شناختی در توانبخشی عصب روانشناختی

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 236

فایل این مقاله در 15 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

IPECONF07_201

تاریخ نمایه سازی: 7 تیر 1403

چکیده مقاله:

موسیقی درمانی عصبشناختی )نورولوژیک( به طور رسمی در سال ۱۹۹۹ از طریق آموزش دستورالعمل موسیقی درمانی عصب شناختی)تاوت و هومبرگ، ۲۰۱۴ ( ایجاد شد. بنیان نظری و پژوهشی و همچنین فنون و تکنیکهای بالینی متعاقبا توسط تاوت ) ۲۰۰۵ ( و تاوتو هومبرگ ) ۲۰۱۴ ( تعریف و بسط داده شد.موسیقی درمانی عصب شناختی به مثابه تفسیری بالینی از پژوهشها در باره ادراک و عملکرد )توانش( موسیقی تکامل یافت. مطالعاتپیشرو که مسیر را برای تکامل بیشتر موسیقی درمانی عصب شناختی آماده کرد در دهه ۱۹۹۰ انجام شدند، همان موقع که ریتم شنواییکه مولفهای بنیادی در ساختار موسیقی است، به عنوان یک محرک زمان بندی برای حفظ برونداد حرکتی در توانبخشی سکته هپیپارزیو حرکت درمانی مورد بررسی قرار میگرفت. نتایج در عملکرد راه رفتن بسیار قابل توجه بود و توسط مطالعات پس از آن تکرار و توسیعیافت )تاوت و همکاران، ۱۹۹۹ ؛ تاوت و آبیرو، ۲۰۱۰ (. پژوهشها بعدا از راهرفتن به کاربردهای عصبی عظلانی در اندام فوقانی،هماهنگی کامل بدن و درمانهای حرکتی در میان جمعیتهای بالینی دیگر )برای مثال، بیماری پارکینسون، ضربه مغزی، فلج مغزی(تعمیم یافت )تاوت و هومبرگ، ۲۰۱۴ .)نتایج مطالعات تاثیر ریتم بر کنترل حرکتی تغییری مفهومی را در باره موسیقی به عنوان درمان ایجاد کرد. رویکرد جدید که بر ادراکعناصر موسیقی تمرکز داشت، توسعه مدل کاربردیسازی بالینی را بر اساس معماری ساختاری موسیقی هدایت کرد. این مدل به صورتموفق برای شکلدهی پژوهشهای کاربردیسازی در توانبخشی عملکردهای شناختی مورد استفاده قرار گرفت.

نویسندگان

رباب حقدادی

ترجمه کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد لاهیجان، لاهیجان، ایران