تحلیل ساختار باستان گرایی در کتاب "آخر شاهنامه" مهدی اخوان ثالث

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 60

فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

LLCSCONF18_058

تاریخ نمایه سازی: 7 تیر 1403

چکیده مقاله:

باستان گرایی یا آرکائیسم یعنی به کار بردن کلمات منسوخ یا شیوه ی نحوی مهجور و غیر متداول در زبان امروز، یکی از تکنیکهای تبدیل زبان گفتار به زبان شعر، باستان گرایی است؛ به عبارتی برای تبدیل یک کلام عادی به شعر، با هنجار گریزی و پدیدمی آید که در چند مقوله قابل بررسی است؛ یکی از این مقوله ها باستان گرایی است . درک اصطلاح مزبور « نرم » انحراف ازنیازمند تامل در زبان و تحولات آن می باشد . تغییر و تحول زبان چه در عرصه ی واژگان و چه در عرصه ی نحوی در طول زمانامری بدیهی است . همواره واژگان و لغاتی از چرخه ی کاربرد زبان خارج می شوند و کلمات جدید یا احیانا تلفظ های جدیدیجایگزین آن می شود . این امر در مورد نحو و دستور زبان نیز صادق است . البته این تغییر در طول سالیان دراز گاه قرن ها رخمی دهد . آن چه مسلم است زبان هر شاعر یا نویسنده باید به زبان عصر و روزگار خود نزدیک باشد . و اگر شاعر یا نویسنده ای درکلام خود از لغات مهجور استفاده کند می گویند باستان گرا است؛ البته واضح است نحوه ی استفاده از این امکانات زبانی ( باستانگرایی ) به هر شاعر بر می گردد .اگر چه مهدی اخوان ثالث به عنوان شاعری نو گرا معرفی شد ه است ولی کاربرد کلمات و دستور زبان قدیمی در اشعارش اورا شاعری باستان گرا معرفی کرده است .این جستار به بررسی باستان گرایی در گزیده ی اشعار وی پرداخته است .

کلیدواژه ها:

مهدی اخوان ثالث ، شعر معاصر ، باستان گرایی نحوی و واژگانی.

نویسندگان