کاربست نظریه استعاره مفهومی در عاشقانه های محمدجواد محبت

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 146

فایل این مقاله در 23 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

LLCSCONF18_045

تاریخ نمایه سازی: 7 تیر 1403

چکیده مقاله:

عینی سازی امور ذهنی در قالب تصاویر ملموس و شناخته شده ی جهان خارج، یکی از سازوکارهایی است که در زبان شناسی شناختی ازآن با عنوان استعاره ی مفهومی تعبیر می شود. این پژوهش برپایه ی نظریه ی مذکور بنا شده است. روش آن توصیفی - تحلیلی است و درصدد است تا با شناسایی حوزه های مبدا به کار رفته در عاشقانه های «محمدجواد محبت»،و درک و تفهیم نگاشت های موجود، به لایه های پنهان این تصویرسازی ها پی ببرد و جهان بینی غالب بر ذهن و زبان او را مشخص نماید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که «محبت» برای عینی سازی مفهوم عشق از قلمروهای مبدا متنوعی از قبیل: انسان انگاری، حیوان انگاری، شیءپنداری، مکان مندی، خوراک، آب ها، گیاهان و رستنی ها، گرما و نور، سلامت و بیماری، راه و مسیر و حوزه ی کار و تجارت به خوبی بهره جسته است . درمورد جهان بینی غالب بر ذهن و روان او نیز می توان گفت که وی با یک نگرش مثبت عشق را برانداز کرده است. گفتنی است عشقی که «محبت»از آن دم می زند، با عشق های زمینی متفاوت بوده و نمونه ای بارز از یک عشق فرازمینی و معنوی می باشد. بنابراین می توان «محمدجواد محبت » را مروج تفکرات مذهبی مثبت و هدفمندی دانست که بذر امید را در دل انسان ها می کارد و آن ها را به عالم الوهیت پیوند می دهد.

نویسندگان

هاشم کرمی

دکترای زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کردستان

نسرین علی اکبری

استادیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه کردستان

زانیار نقشبندی

استادیار زبان و ادبیات کردی دانشگاه کردستان