تاثیر آموزش معکوس بر یادگیری خودتنظیمی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان

هدف از پژوهش حاضر، تاثیر آموزش معکوس بر یادگیری خودتنظیمی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان هنرستان های دخترانه شهرستان جاجرم بود .روش اجرای پژوهش به صورت نیمه آزمایشی ؛ پیش آزمون پس آزمون و با استفاده از انتخاب آزمودنیها در گروههای آزمایشی و کنترل بوده است .جامعه آماری شامل دانش آموزان هنرستان های دخترانه شهرستان جاجرم بودند .به منظور انتخاب نمونه مورد مطالعه این پژوهش ، ۳۰ نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در۲ گروه ( آزمایش و کنترل) ۱۵نفره تقسیم بندی شدند . داده های پیش آزمون و پس آزمون به وسیله پرسشنامه های یادگیری خودتنظیمی بوفارد و همکاران (۱۹۹۵) و اشتیاق تحصیلی فردریکز و همکاران (۲۰۰۴) به دست آمد که پایایی و روایی آن مطلوب گزارش شده است .به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون t زوجی و آزمون ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است .یافته ها نشان داد که آموزش معکوس بر خودتنظیمی یادگیری و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان هنرستان های دخترانه شهرستان جاجرم تفاوت معناداری وجود دارد (۰۰۱/۰). بنابر یافته های به دست آمده، نتیجه گرفته می شود که آموزش معکوس یکی از رویکردهای موثر برای ارتقای یادگیری خودتنظیمی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان است .

کلیدواژه ها:

آموزش معکوس ، خودتنظیمی یادگیری ، اشتیاق تحصیلی ، دانش آموزان