مطالعه و تحلیلی بر رابطه بین بی خوابی و افسردگی و بررسی تاثیر آن بر عملکرد فردی

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 214

فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

IEMC02_012

تاریخ نمایه سازی: 2 تیر 1403

چکیده مقاله:

بی خوابی یا کم خوابی (به انگلیسی: Insomnia) یک علامت است که فرد به طور مستمر به خواب نمی رود. به عبارتی دیگر مشکل در به خواب رفتن، بیدار شدن مکرر در خلال شب همراه با ناتوانی یا اشکال در به خواب رفتن مجدد، بیدارشدن خیلی زود در صبح و خوابی که باعث تجدید قوا نشود را بی خوابی می گویند. در هر سنی که باشید ممکن است بی خوابی به سراغتان بیاید و ارتباطی با گروه سنی خاصی ندارد. افسردگی و خواب به روشی جالب به هم مرتبط هستند. خواب ضعیف و یا اختلالات خواب مثل بی خوابی یا آپنه خواب، ممکن است مشکلاتی را در تنظیم احساسات ایجاد کنند که به نوبه خود ممکن است شما را در برابر افسردگی در آینده آسیب پذیرتر کند (ماه ها یا حتی سال ها بعد)، از آن طرف افسردگی به خودی خود با مشکلات خواب مانند کوتاه کردن میزان خواب عمیق در افراد مرتبط است. بطور کلی علائم افسردگی می تواند بر خواب شما تاثیر بگذارد. اثری که افسردگی بر خواب دارد به خوبی مستند شده است. یکی از شایع ترین علائم افسردگی، اختلال خواب است. بیش از ۷۵ درصد از افراد مبتلا به افسردگی دارای نوعی اختلال خواب هستند. این اختلال می تواند به شکل زیر باشد: بی خوابی: این اختلال، خوب خوابیدن یا به خواب رفتن طولانی مدت را دشوار می کند. پرخوابی: خواب آلودگی بیش از حد در طول روز (EDS) نیز نامیده می شود، پرخوابی باعث می شود که در طول روز به طور غیرعادی احساس خواب آلودگی کنید، حتی اگر زیاد بخوابید. حدود سه چهارم بیماران افسرده علائم بی خوابی دارند و پرخوابی در حدود ۴۰ درصد از بزرگسالان جوان افسرده و ۱۰ درصد از بیماران مسن تر وجود دارد که در زنان غالب است. این علائم باعث ناراحتی شدید می شود، تاثیر عمده ای بر کیفیت زندگی دارد و یک عامل خطر قوی برای خودکشی است. علاوه بر تجربه ذهنی علائم خواب، تغییرات کاملا مستندی در معماری عینی خواب در افسردگی وجود دارد. مکانیسم های تنظیم خواب و چگونگی اختلال در افسردگی مورد بحث قرار می گیرد. علائم خواب اغلب با درمان برطرف نمی شوند و خطر بیشتری برای عود ایجاد می کنند. مطالعات اپیدمیولوژیک نشان داده است که بی خوابی در افراد غیر افسرده یک عامل خطر برای ایجاد افسردگی بعدی است. بنابراین نیاز به مدیریت موفق تر اختلال خواب در افسردگی، به منظور بهبود کیفیت زندگی در این بیماران و کاهش عامل مهم در عود افسردگی وجود دارد.

نویسندگان

فاطمه محصلی

کارشناس ارشد روان شناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد اهر، استان آذربایجان شرقی، ایران،