آموزش مبتنی بر حل مساله و رشد تفکر انتقادی دانش آموزان

این پژوهش به بررسی ارتباط بین آموزش حل مساله و تفکر تفکر انتقادی در بین دانش آموزان می پردازد. روش مناسب در این پژوهش روش تحقیق روش نیمه تجربی است که نمونه ها در دو گروه کنترل و آزمایش به صورت تصادفی جایگزین می شوند. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانش آموزان پسر دوره ابتدایی شهر سلماس بودند. در پژوهش حاضر بدلیل اینکه واحد نمونه گیری مدرسه بود و از هر مدرسه باید دانش آموزان پسر دوره ابتدایی سلماس انتخاب می شدند چون تعداد کلاسها از۳۰ نفر کمتر بود دو کلاس برای هر گروه انتخاب شدند که حجم نمونه به ۱۰۰ نفر رسید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. یافته ها حاکی از تائید رابطه بین متغیر ها دارد و به عبارت دیگر معناداری آماری رابطه ها مورد تائید است.

کلیدواژه ها:

آموزش حل مساله ، تفکر تفکر انتقادی ، دانش آموزان