مرگ و عشق و عالم غیب در مثنوی مولانا
محل انتشار: هفتمین همایش بین المللی زبان و ادبیات فارسی
سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 287
فایل این مقاله در 15 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
ADABICONF07_134
تاریخ نمایه سازی: 30 خرداد 1403
چکیده مقاله:
مولوی در شمار اندیشمندانی است که موضوع مرگ و رابطه آن با معنای زندگی را در مثنوی و کلیات شمس به تفصیل بیان نموده است. مولوی در تعبیراتی که از مرگ آورده، گاهی آن را امری ناپسند و گاهی مطلوب و پسندیده توصیف کرده است. از نظر وی حقیقت آدمی، روح اوست که مدتی در بدن محبوس گشته است. مرگ در معنایی دیگر، چیزی است که عارفان، مشتاق آنند و مولوی با تعبیراتی مانند به وصال رسیدن و از حجاب خارج شدن از آن یاد کرده است. این مقاله با بیان تعبیرات مختلف مولوی از مرگ و تحلیل آنها با مبانی عرفانی وی، می کوشد به تصویری که مولوی از زندگی و مرگ داشته است، نزدیک شود. در این مقاله شما را با دیدگاه مولوی در مرگ و عشق و عقل و عالم غیب آشنا خواهیم کرد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
اسحق شیشوانی
کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی