آیا خودکارآمدی فردی بر موفقیت گروهی در حرفه مدیریت بازرگانی تاثیرگذار است؟

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 34

فایل این مقاله در 10 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICPCEE19_186

تاریخ نمایه سازی: 23 خرداد 1403

چکیده مقاله:

این مقاله پژوهشی جهت پی بردن بر اثر یا اثرات احتمالی میزان خودکارآمد بر موفقیت گروهی در حرفه مدیریتبازرگانی می باشد.خودکارآمد به باور فرد نسبت به توانایی ها سازنده اش اشاره می کند، که به وسیله آنها فرد می تواند به سطحمشخصی از اهداف دست پیدا کند؛ بنابراین، باور خودکارآمد، شامل تایید سطوح و توانایی و البته قدرت آن باور است. خودکارآمدی دربردارنده باورها مرتبط با توانایی فردی برای انجام کارهای خاص است.مدیریت بازرگانی (Business Adminstration)، شاخه ای از مدیریت است که بر تربیت مدیران سازمان ها وشرکت های تجاری متمرکز است .رشته مدیریت بازرگانی بر فرایندهای تجاری یک کسب وکار به ویژه مسائل مربوط به بازار (بازاریابی)، کنترل سودوسرمایه و هزینه، استفاده ی بهینه از امکانات موجود، راهبردهای رقابت با سایر شرکت ها، فروش و تبلیغات،مسائل اقتصاد و مالی و امور مشتریان تمرکز دارد .در این پژوهش ۱۶۰ نفر، ۱۰۰ مرد و ۶۰ زن، از اعضا یک شرکت مدیریت بازرگانی در استان کرمانشاه،کشور ایران، موردبررسی قرار گرفتند، تا مشخص شود آیا میزان خود کارآمدی بر موفقیت گروهی در حرفه مدیریت بازرگانی تاثیرگذار است یا خیر؟این افراد خواهان رشد و ارتقا موفقیت در حرفه خود بودند. بنابراین به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند.این افراد ابتدا با استفاده از پرسشنامه خودکارآمدی عمومی شرر، مادوکس، مرکاندانت، پرنتیک - دون، جاکوبس و راجر موردسنجش قرار گرفتن ،تا میزان خودکارآمدی افراد تعیین گردد .پرسشنامه خودکار آمدی عمومی دارای ۱۷ سوال بوده که توسط شرر، مادوکس، مرکاندانت، پرنتیک - دون، جاکوبس و راجرزدر سا ۱۹۸۲ طراحی و ساخته شده است و هدف از این پرسشنامه برای تعیین سطوح مختلف خود کارآمدی عمومی افرادمی باشد که دارا سه مولفه ای (آموزش ، شغلی و اجتماعی) می باشد.میانگین نمراتی که این افراد در این پرسشنامه کسب کردند، در حد میانه و متمایل به پایین بود .سپس این افراد به وسیله پرسشنامه موفقیت (ارتقا شغلی "رادسیپ" ۱۹۸۴) مورد ارزیابی قرار گرفتند . این پرسشنامهوضعیت موفقیت شغلی افراد را میسنجد و نشان می دهد اشخاص در زمینه موفقیت «ارتقاء شغلی (در چه سطحی) بالا،متوسط یا پایین» قرار دارند.میانگین نمره کسب شده افراد در این پرسشنامه، سطح متوسط به سمت پایین را نشان می داد.سپس به این افراد تکنیک ها روانشناسی افزایش خودکارآمدی آموزش داده شد و از آنها خواسته شد تا در انجام حرفهخود و زندگی شغلی،این تکنیک ها را به کار ببرن .سپس طی یک دوره سه ساله این افراد با استداده از روش ها مصاحبه و پرسشنامه ها خودکارآم و موفقیت شغلی بهطور متوالی و منظم، هر شش ماه یکبار مورد ارزیابی قرار گرفتند.نتایج بسیار جالب بود . نمودار آمار در ابتدا شیب ملایم پیشرفت و ارتقا در هر دو مولفه خود کارآمدی و موفقیت شغلی رانشان داد . اما با گذشت زمان شیب پیشرفت و رشد در میانگین نمرات اکتسابی توسط افراد تندتر شد، به طوریکه نتایج آخرینمصاحبه و پرسشنامه ها پیشرفت چشمگیر و قابل توجه ای نسبت به نتایج قبل از برنامه آموزشی را نشان داد.

نویسندگان