اثر بخشی درمان شناختی رفتاری بر افسردگی اساسی و پرخاشگری مددجویان مجتمع حرفه آموزی و کادر درمانی فارس

هدف اصلی در پژوهش حاضر اثر بخشی درمان شناختی رفتاری بر افسردگی اساسی مددجویان مجتمع حرفهآموزی و کادر درمانی فارس بود . پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروهآزمایش و کنترل است که به بررسی اثر بخشی درمان شناختی رفتاری بر افسردگی اساسی مددجویان مجتمعحرفه آموزی و کادردرمانی فارس می پردازد. جامعه آماری این پژوهش شامل ۴۰ نفر از مددجویان مجتمعحرفه آموزی و کادردرمانی فارس بود. روش نمونه گیری در دسترس بود. از این تعداد به تصادف ۲۰ نفر درگروه آزمایش و ۲۰ نفر در گروه کنترل جای گرفتند. به منظور گرد آوری داده ها در پژوهش حاضر از پرسشنامههای افسردگی بک بهره گرفته شد . به منظور تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش از تحلیل کوواریانس بهرهگرفته شد . یافته های پژوهش نشان داد درمان شناختی رفتاری بر افسردگی اساسی مددجویان مجتمع حرفهآموزی و کادردرمانی فارس اثر گذار است . بنابراین میتوان نتیجه گرفت که یکی از مهم ترین بخش های فرایندبرای درمان افسردگی تغییر دادن فکر و نگرش در افراد افسرده می باشد، افرادی که افسرده هستند معمولااتفاقات مختلف زندگی خودشان را به صورت ناامیدانه تغییر می دهند و اگر با شکستی رو به رو شوند آن را بهبی کفایتی خودشان و موفقیت شان را به شانس و عوامل بیرونی مربوط می سازند و به همین دلیل زمانی کهفرد افسرده به پیشرفت و یا موفقیتی می رسد باز هم در زندگی دچار بیماری افسردگی می باشد تکنیکدرمانی شناختی در واقع به فرد مبتلا کمک میکند تا نگرش خود را نسبت به وقایع اطراف خود تغییر دهد وبه نحوه متفاوتی با اتفاقات برخورد کند و زندگی سالمتری برای خود ایجاد کند.

کلیدواژه ها:

درمان شناختی رفتاری ، افسردگی اساسی