نگاهی تئوریک به سیاست های نوین قدرت های اروپایی با توجه به تحولات اخیر و موضوع اوکراین

فرانسه از پایان عصر فرانسآفریک که در روابط بین الملل به حوزه نفوذ این کشور بر مستعمرات سابق فرانسه و بلژیک درجنوب صحرای آفریقا مربوط میشود، خبر داد و تاکید بر خودمختاری استراتژیک دارد. نظم بین المللی به شیوه ای کاملاجدید در حال تغییر است. به نظر میر سد شاهد یک دگرگونی نظم بین المللی، یکپارچگی ژئوپلیتیکی و یک سازماندهیمجدد استراتژیک هستیم. هژمونی غرب رو به پایان است. تردیدی نیست که انباشت قدرت آلمان پس از اتحاد در کنارباز شدن فضای ژئوپلیتیک جهانی به واسطه فروپاشی نظام دوقطبی، اجماعی میان نخبگان سیاسی، احزاب و افکارعمومی آلمان ایجاد کرد که طبق آن، لازم است تا این کشور به بازاندیشی رفتار سیاست خارجی خود متناسب بامحیط نوین ژئوپلیتیکی در منطقه اروپا و خارج از آن کند. پژوهش حاضر بر اساش روص توصیفی- تحلیلی و بر پایهاسناد و منبع کتابخانه ای نگاشته شده است. بحرانی که در کشورهای اروپایی وجود دارد ناشی از سیاست های غلط آنها درروابط بین المللی است، تاثیرپذیری بیش از اندازه از سیاستهای اشتباه ایالات متحده باعث شده تا هژمونی غرب متزلزلشود. چالش هایی که در کشورهای نو ظهور شکل گرفته نیز این بحران را تشدید کرده است. آنها دیگر به سیاست غربیاعتقادی ندارند، بلکه شروع به پیگیری «فرهنگ ملی» کرده اند. سیاست های اقتصادی کشورهای تو سعه یافته به ویژههژمون در قالب برتری در نظام اقتصادی و مالی جهانی و همچنین سیطره بر نهادهای بین المللی اقتصادی مانعی جدیدر جهت توسعه کشورهای در حال توسعه محسوب می شود.

کلیدواژه ها:

آلمان ، انگلیس ، خود مختاری استراتژیک ، فرانسه ، هژمونی غرب