بررسی مقایسه ای اهدف برنامه ریزی درسی از نظریه های پیاژه، ویگوتسکی، برونر
سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 812
فایل این مقاله در 23 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
CTCONF08_0281
تاریخ نمایه سازی: 3 خرداد 1403
چکیده مقاله:
بسیاری از مشکلات آموزشی و افت تحصلی که دست به گریبان نظام آموزش است، ناشی از عدم شناخت مربیان و مسئولین و مجریان برنامه های آموزشی و درسی از مبانی روان شناختی مفهوم یادگیری و عدم ارزیابی و بررسی دقیق نظریه های یادگیری است. یکی از نظریه های یادگیری که نقشی بسیار اساسی در فرایند برنامه ریزی درسی ایفا می کند، نظریه های برنامه درسی رشد گرا است. رشد، الگوی تغییر قابلیت های انسان است که از زمان لقاح شروع می شود و در طول ادامه می یابد. فرایندهای رشدی مهم، فرایندهای زیست شناختی (طبیعت جسمی اشخاص)، شناختی (فکر، هوش، زبان) و اجتماعی هیجانی (روابط، هیجانات و شخصیت) هستند. روان شناسان رشد در مورد این که در رشد، تجارب اولیه (تجارب دوران طفولیت و اوایل کودکی) مهم تر از تجارب بعدی هستند، اختلاف نظر دارند. اکثر آنها اعتقاد دارند تجارب اولیه و بعدی هر دو بر رشد انسان تاثیر می گذارد. طبیعت (میراث زیست شناختی) و تربیت (تجارب محیطی) هر دو تاثیر تاثیر زیادی بر رشد دارند. ولی آدم های وقتی در حال ساختن تجارب بهینه هستند اسیر ژن ها یا محیط شان نیستند(سانتراک، ترجمه مهرداد فیروز بخت، .(۱۳۸۳برای این که تصمیم ها و فعالیتهای مرتبط با برنامه ریزی درسی آگاهانه، منطقی و عملی باشند، باید بر پایهیاصول، معیارها و ضابطه های معتبری استوار باشند.این اصول و معیارها را می توان از نتایج و یافتهای پژوهشهای انجام شده در زمینه ها و رشته های مختلفی به دست آورد تا اساس و بنیادی عقلانی برای برنامهیدرسی ایجاد کنند. برنامه ریزان درسی، همچنین نیاز به مطالعه ی فراگیران، ویژگیها، نیازها و علائق گروه های مختلف آنها، فرایند یادگیری و عوامل موثر در آن از دیدگاه مکاتب مختلف روان شناسی دارند. مطالعه و کاربرد اصول، قوانین و یافته های علمی در زمینه های فلسفی، روانی و اجتماعی، برنامه ریزان درسی را متکی به پایه های قوی علمی خواهد کرد. آگاهی و تسلط معملین و برنامه ریزان بر این مبانی، ضامنموفقیت کار آنها، بهبود آموزش و یادگیری و نهایتا اثر بخشی آموزش خواهد شد. یکی از این قواعد و اصول در برنامه ریزی درسی نظریه برنامه درسی بر اساس نظریه های رشد گرا می باشد. در این حیطه صاحب نظرانه بنامی تئوری پردازی کرده اند که می توان از پیاژه، ویگوتسکی، برونر و نام دارد. از این رو محقق در نظر دار که در این نوشتار به شیوه فراتحلیلی به واکاوی نظریه های رشد گرای این سه نظریه پرداز در حیطه برنامه ریزی درسی بپردازد.
نویسندگان
بنان صالحی
کارشناسی، علوم تربیتی،مدیریت برنامه ریزی درسی، پیام نور ، جوانرود،ایران