رابطه ساختاری نیازهای بنیادین روان شناختی و اشتیاق تحصیلی:نقش واسطه ای کمال گرایی تحصیلی

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه ی ساختاری بین نیازهای بنیادین روانشناختی و اشتیاق تحصیلی با واسطه گری کمال گرایی تحصیلی انجام گرفت. روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشآموزان مقطع متوسطه دوم شهرستان شیراز، در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ با تعداد نمونه ۱۵۰ نفر بود. ابزار های مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه نیازهای بنیادین روانشناختی دسی و ریان(۰۲۰۰)، پرسشنامه کمال گرایی اهواز، نجاریان و همکاران(۱۳۷۸) و پرسشنامه اشتیاق تحصیلی فریدریگز و همکاران(۲۰۰۴) بود. روابط بین سازه های مدل پیشنهادی با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار AMOS ویراست ۲۴ تحلیل شد. شاخص های برازندگی الگوی پیشنهادی حاکی از برازش قابل قبولی با داده ها بود. نتایج نشان داد نیازهای بنیادین روانشناختی بر کمال گرایی(۰۱/۰ = P ، ۲۴/=) و اشتیاق تحصیلی (۰۱/۰ = P ، ۱۸/=) اثر مستقیم و معنادار دارد. کمال گرایی نیز دارای اثر مستقیم و معنادار بر اشتیاق تحصیلی(۰۱/۰ = P ، ۲۱/=) است. با توجه با کاهش ضرایب مسیر میتوان گفت کمال گرایی در رابطه بین نیازهای بنیادین روانشناختی دانش آموزان و اشتیاق تحصیلی نقش واسطه ای ایفا می نماید. با کشف روابط میان متغیرهای مرتبط با تحصیل میتوان از ترک تحصیل و شکست تحصیلی جلوگیری کرد و مدل های درمانی مناسبی جهت افزایش کیفیت تحصیلی آنان پیشنهاد داد.

کلیدواژه ها:

کمال گرایی ، نیازهای بنیادین روانشناختی ، اشتیاق تحصیلی ، دانش آموزان