توصیف پدیدارهای روانی در مثنوی مولوی
محل انتشار: هفتمین همایش بین المللی زبان و ادبیات فارسی
سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 115
فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
ADABICONF07_015
تاریخ نمایه سازی: 29 اردیبهشت 1403
چکیده مقاله:
بسیاری از تئوری ها و دستاوردهای علمی از فرهنگ سرچشمه گرفته اند. با برقرار کردن پیوند میان ذخایر فرهنگی گذشته و دانشامروز می توان آمکان پیشرفتهای جدید را افزونی بخشید. مولانا لزوم احساس یگانگی با خداوند به عنوان سرچشمه روح انسانی وتجربه درد فراق را این گونه توصیف می کند: در آدمی. عشقی و خارخاری و تقاضایی هست که اگر صد هزار عالم ملک او شود،نیاساید و آرام نگیرد. این خلق به تفصیل در هر پیشه ای، صنعتی، منصبی و تحصیل نجوم و طب و غیر ذالک می کنند و هیچآرام نمی گیرند پس به غیر چون آرام گیرد؟ ابن عربی نیز همواره به خوانندگان آثارش گوشزد می کند که عشق به هر مخلوقیتنها عشق به خداوند است. تنها غفلت است که انسان ها را از معشوق ازلی منحرف می سازد .کسی جز خداوند در بین موجوداتمعشوق نیست. در چشمان هر عاشقی او است که متحلی است. هیچ موجودی نیست مگر آنکه عاشق است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
بهمن میرزایی
دکتری زبان و ادبیات فارسی
پرستو پرژک
دکتری زبان و ادبیات فارسی