نقش واسطه ای کارکردهای روان شناختی خانواده در رابطه با سیستم های مغزی- رفتاری و تنظیم شناختی هیجان در افراد مبتلا به ایدز

علل روان شناختی در ابتلای افراد به بیماری ایدز از مهم ترین مسائل در حوزه این بیماری است. در این پژوهش به بررسی نقش واسطه ای کارکردهای روان شناختی خانواده در رابطه با سیستم های مغزی- رفتاری و تنظیم شناختی هیجان در افراد مبتلابه ایدز پرداخته ایم. روش پژوهش حاضر ازنظر هدف بنیادی، ازنظر گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی، از نظر اجرا میدانی و ازنظر ماهیت کمی است. در این پژوهش سه پرسش نامه کارکردهای روان شناختی خانواده، تنظیم شناختی هیجان و سیستم های مغزی رفتاری به ۱۱۵ نفر از نمونه های انتخاب شده در استان البرز که همگی مبتلابه بیماری ایدز بودند داده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل مسیر و برای بررسی برون داد آن از روش تحلیل های رگرسیون چندگانه (با استفاده از روش حداقل مجذورات) استفاده شد. ارزیابی مدل نهایی پژوهش نشان داد در مجموع، سیستم بازداری و سیستم فعال ساز حدود ۸/۵۲ درصد از واریانس کارکردهای خانواده، سیستم بازداری، سیستم فعال ساز و کارکردهای خانواده حدود ۸/۷۷ درصد از واریانس تنظیم هیجان سازگارانه و سیستم بازداری حدود ۳/۵ درصد از واریانس تنظیم هیجان ناسازگارانه را به صورت معناداری تبیین می کنند. افزون بر این، متغیر کارکرد خانواده تنها واسطه گر رابطه سیستم های فعال ساز و بازداری با تنظیم هیجان سازگارانه بود.

کلیدواژه ها:

ایدز ، سیستم های مغزی رفتاری ، تنظیم شناختی هیجان ، کارکردهای روان شناختی خانواده