نقش نهادهای اجتماعی و مردم در مواجهه با قدرت حکومتی در لیبرال دموکراسی در نگاه بوردیو

مقاله حاضر به بررسی نقش نهادهای اجتماعی و مردم در مواجهه با قدرت حکومتی در لیبرال دموکراسی در نگاه بوردیو می پردازد. شد نقش نهادهای اجتماعی در قرن بیست و یکم موجب افزایش دموکراسی با ایجاد زمینه ای با وجود فاکتورهایی مثل شفافیت، پاسخگویی و پویا، زمینه افزایش فقدت مردم د مواجهه با قدرت های حاکم شده است. همچنین دموکراسی با فراهم آوردن مشارکت شهروندان پاسخگویی نهادهای حکومتی و حقوق شهروندان تاکید می کند به عنوان یکی از اصلی ترین عوامل توسعه و پیشرفت کشورها شناخته شده است. بوردیو در سایه چنین تحلیل واقعی از شرایط میدان های سیاسی در بستر دموکراسی های امروز از گفتمان «دموکراسی واقعی» پشتیبانی می کند؛ گفتمانی که به مثابه اندیشه ای وحدت بخش در تمامی آثار بوردیو قابل رهگیری است. دیدگاه رابطه نگر بوردیو نسبت به مردم و قدرت، جامعه شناسی سیاسی وی را فراتر از رهگیری صرف طرز کار نهادهای سیاسی و یا ابعاد عینی و قابل رویت اقدامات حکومت نظیر انتخابات، احزاب و. . . مطرح ساخت. چنین دیدگاهی متضمن ارزیابی بنیان های اجتماعی و فرهنگی قدرت در دو سطح خرد و کلان بوده است که در این پژوهش به بررسی بشتر آن پرداخته می شود.

کلیدواژه ها:

نهادهای اجتماعی ، لیبرال دموکراسی ، نظریه میدان ، دموکراسی.