جامعه شناسی فرهنگ و بهگشت فرهنگی؛ فرهنگ در تئوری های جامعه شناسی معاصر
محل انتشار: اولین همایش بین المللی جامعه شناسی، علوم اجتماعی و آموزش و پرورش با رویکرد نگاهی به آینده
سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 186
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
SEDCONF01_2107
تاریخ نمایه سازی: 2 اردیبهشت 1403
چکیده مقاله:
در بخش های پیشین نگرش به فرهنگ در برخی از سنت ها و متفکرین برجسته ی جامعه شناسی بررسی گردید. در دهه های اخیر در نظریه ی جامعه شناسی با دسته ای از آثار روبروییم که رویکردهای یک جانبه و یک سونگرانه ی موجود در جامعه شناسی را مورد نقد قرار می دهند. آن ها معتقدند جامعه و مناسبات موجود در آن واقعیات پیچیده ای هستند که باید آن ها را در روابط چندجانبه ای که با هم دارند بررسی کرد. این نظریه پردازان کوشیدند نظریاتی را ساخته و پرداخته کنند که در آن ها همزمان به عاملیت و ساختار، نظم و تغییر، ایستایی و پویایی و روابط پیچیده و متداخل آن ها توجه شود. بر این اساس در دیدگاه این دسته از نظریه پردازان نه صرفا ساختاری بیرون از افراد است که تاثیر یک سویه و تعیین کننده بر کنش آنان داشته باشد و نه صرفا به عنصری در درون تعاملات و کنش های متقابل افراد قابل تقلیل است. همچنین فرهنگ نه فقط عامل حفظ ثبات وضع موجود است و نه تنها عاملی برای ایجاد تغییر در جامعه. فرهنگ همچنان که بیرون از کنش وجود دارد و به کنش جهت می دهد، از کنش های اجتماعی تاثیر نیز می پذیرد و دگرگون می شود؛ همان طور که می تواند عامل ثبات باشد، پتانسیل ایجاد تغییر در جامعه را نیز داراست. در ادامه این سلسله یادداشت ها به آرای این دسته از نظریه پردازان، از جمله پیر بوردیو، آنتونی گیدنز و مارگارت آرچر درباره ی فرهنگ به اختصار نظر خواهیم افکند.کار پیر بوردیو در قلمرو فرهنگ از دو جنبه قابل اعتناست. نخست آن که او کوشید تصویری دیالکتیکی از رابطه ی میان کنش و ساختار در نظریه ی فرهنگی ارایه کند و دیگر این که وی توانست با تلفیق و تکیه بر آرای مارکس و وبر چشم انداز منسجمی از نابرابری فرهنگی در جوامع و نیز تاثیرات فرهنگ در تولید و بازتولید نابرابری ارایه کند.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
دنیا محمدی
کارشناسی ارشد جامعه شناسی
افشین بیننده
کارشناسی ارشد جامعه شناسی، معلم رسمی آموزش و پرورش