امارت بابان و امنیت قلمرو غرب ایران ۱۲۳۶-۱۲۱۲ قمری
سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 130
نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JHSS-15-4_004
تاریخ نمایه سازی: 29 فروردین 1403
چکیده مقاله:
نقش و جایگاه امارت بابان در روابط ایران و عثمانی مورد غفلت قرار گرفته است. مسئله اصلی جستار حاضر، بررسی تاثیر ناتوانی دولت مرکزی عثمانی در ولایات شرقی در امنیت قلمرو غرب ایران است. امارت بابان و پاشالیک بغداد از ایالات دور از مرکز عثمانی بودند. قلمرو هر دو حکمرانی بعد از پیمان زهاب از قلمرو ایران جدا شدند، اما نفوذ و نقش ایران در بابان و بغداد هیچگاه از بین نرفت. ناتوانی یا بی ارادگی دولت مرکزی عثمانی منجر به خلاء قدرت در ولایات شرقی شده بود. چنین وضعیتی به مثابه تهدید جدی برای قلمرو غرب ایران بود. دولت ایران، برای تامین امنیت قلمرو خود، و نیز حفظ و تداوم نقش و نفوذ خود در قلمرو بابان، به ناچار درگیر منازعات بابان و بغداد می شد. برخی پژوهشگران، ورود ایران به مسایل بابان و بغداد را به غلط «دخالت» دانسته اند. درحالی که درگیر شدن ایران، به مثابه حقی مشروع برای دفاع از خود بود. در جستار حاضر، به روش توصیفی تحلیلی و رویکرد انتقادی، با استناد به اسناد و منابع ایران و عثمانی، ادعای «دخالت» ایران رد شده است. زیرا درگیر شدن ایران در امور بابان و بغداد بیش از آنکه مبتنی بر خواست دولت ایران باشد، ناشی از ناتوانی و بی ارادگی دولت عثمانی در ولایات شرقی بود. اصولا دولت عثمانی از منظر حقوق بین الملل، در زمره دولتهای ناتوان و بی اراده (unable or unwilling states) محسوب می شد. دولت ایران برای تامین امنیت اتباع و سرحددات خود، بجز راههای سیاسی و دیپلماتیک، گاه ناچار به استفاده از زور می شد.
نویسندگان