شهر به مثابه اثر هنری، با نگاهی به نظریه پیر سانسو در بوطیقای شهر
محل انتشار: سومین کنفرانس بین المللی معماری،عمران،شهرسازی،محیط زیست و افق های هنر اسلامی در بیانیه گام دوم انقلاب
سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 272
فایل این مقاله در 18 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
ICACU03_2512
تاریخ نمایه سازی: 29 فروردین 1403
چکیده مقاله:
امروزه در پی تحوات مدرنیستی جهان، با بحران هویت و معنا در شهرسازی مواجه هستیم. چه در اغلب شهرهای استاندارد از نظر شهرسازی مدرن و مدرنیستی و چه شهرهایی که مدرنیزاسیون ناقص، چهره شان را دگرگون کرده و از ریخت انداخته است. هم شهرهای استاندارد که در نیمه اول قرن بیستم از پارادایم برنامه ریزی” جامع-عقلانی” پیروی می کردند و هم شهرهایی با مدرنیزاسیون ناقص که در نیمه دوم قرن بیستم پس از پارادایم برنامه ریزی راهبردی (نظریات خردباوران در دهه ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰م.) بدون برنامه ریزی، حیاتی دیگرگون یافته اند هر کدام به نحوی بحران هویت و معنا را تجربه کرده اند.در این معناباختگی و بی هویتی شهرها، روح حقیقی هنر شهری نیز در اندیشه انسان معاصر به فراموشی رفته است. روح هنر شهری همانا تمام کالبد شهر را به عنوان یک کل یکپارچه و هویت بخش در نظر می گیرد؛ شهری که سازندگان آن نسل هایی بوده اند که در آن ناحیه یک شهر را به منظور تحقق بخشی به آمال و آرمان های خود بنا کرده بودند.پس از ظهور مدرنیته و در حال حاضر، تنها شهرهایی می توانند الگوی خوبی برای هویت شهری و شهر باهویت تلقی شوند که متولیان آن ها متوجه روح هنری شهر و هنر شهر باشند. و لذا آشنایی با مفهوم این دو اصطلاح (روح هنر شهری و هنر شهر) برای پژوهشگران حوزه شهرسازی، معماری، برنامه ریزی شهری، و هنر می تواند در حل معضات شهری یاری رساند. ضمنا، باید یادآور شویم که برای اجرای آثار هنری، هنگام طراحی و برنامه ریزی شهری نمیتوان اقتصاد هنر را نادیده گرفت.
کلیدواژه ها:
نویسندگان