داستانگویی تعاملی در موزههای هنر براساس نظریه آشنایی زدایی شکلوفسکی

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 121

فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICACU03_2400

تاریخ نمایه سازی: 29 فروردین 1403

چکیده مقاله:

موزهها مولفه اجتماعی - فرهنگی در جوامع امروزین هستند که در کنار وظایف راهبردی خود مبتنی بر حفاظت میراث فرهنگ های مختلف ، از قابلیت ارائه مضامین نهفته در بطن آثار باستانی بهرهمند هستند. رسانه های خلاق به مدد تحولات بخردانه قادر می گردند که فضاهای نمایشی موزهها را تبدیل به عرصه تعامل مخاطب (بیننده آثار) و موزه نمایند. تبادل مضامین در مثلث سه گانه رسانه ، مخاطب و مخاطبان دیگر، حیات پایدار فرهنگی را مهیا می سازد. چگونگی ارائه خدمات موزهای مطابق با تحولات تکنولوژی محور، در مرتفع نمودن نیازهای فرهنگی جامعه موثر است . تحول در فضای سنتی موزهها، آشنایی زدایی روشمندی را به مدد نظامهای دیداری و شنیداری جدید می طلبد. بدین ترتیب رسانه های خلاق مبتنی بر فن آوری حاکم و پیشرو می توانند در ساختاری توانمند به گونه ای طراحی گردند که فرآیند دریافت مفهوم از سوی مخاطب (بیننده) را با تاخیر توام نمایند. با فرض انطباق نظریه آشنایی زدایی شکلوفسکی ، با داستانگویی تعاملی دیجیتال در موزههای هنر، پاسخگویی به دو پرسش مدنظر است : چگونه نظریه آشنایی زدایی بر داستانگویی تعاملی در معرفی آثار موزهای انطباق می یابد؟ متاثر از نظریه آشنایی زدایی ، چگونه ب عد آموزشی موزهها تقویت می گردد؟ روش تحقیق در نوشتار حاضر تحلیلی - توصیفی است ؛ روش تحلیل با استفاده از نمونه پژوهی است که دستاوردهای موزه ها در ایجاد تعامل موزه و مخاطب را مدنظر قرار داده و اطلاعات برگرفته از منابع کتابخانه ای و اینترنتی است . نتایج گویای اینست که از سه مقوله زبان، مفهوم و اشکال ادبی در نظریه آشنایی زدایی ، رسانه های دیجیتال (اشکال ادبی ) و داستانگویی (مفهومی ) می توانند تجربه محوری در موزهها را تقویت کنند؛ الگوهای عملگرا و ساختار پشتیبانی مناسب در موزهها می توانند کنجکاوی مخاطبان(کودکان و نوجوانان) و فرآیند بهتر درک آثار را فراهم نمایند.

نویسندگان

رضوان احمدی پیام

استادیارگروه آموزشی فرش دانشگاه سمنان