عوامل تعیین کننده سواد مالی و ضرورت سنجش آن در نظام نوین آموزشی دوره دوم متوسطه

در جهان امروزی اصلی ترین هدف جوامع بشری دستیابی به بلندترین افق های پیشرفت و ترقی در تمامی ابعاد و عرصه های زندگی فردی و اجتماعی می باشد. از این رو جوامع دریافته اند که تعلیم و تربیت نوعی سرمایه گذاری ملی و بلند مدت در جهت نائل آمدن به اهداف توسعه و پیشرفت است . لذا این کشورها نسبت به کارآمدی و توانمندی نظام آموزشی خود حساسیت نشان داده و آموزش هایی را با هدف ارتقای مهارتها و شایستگی های پایه مورد نیاز شهروندی در عصر حاضر در برنامه های رسمی و غیررسمی خود تدارک دیدهاند. یکی از حائز اهمیت ترین این برنامه ها گنجاندن مفاهیم نوین سوادآموزی در نظام آموزشی این کشورها از سطح پیش دبستانی تا دانشگاه است ، چرا که با ورود به قرن ۲۱ میلادی ، بسیاری از مفاهیم معانی متداول خود را از دست دادهاند. سواد دیگر معادل با توانایی خواندن و نوشتن محسوب نمی گردد. در این راستا یونسکو سواد در قرن حاضر را سواد دوازده گانه ای می داند که مشتمل بر " سواد عاطفی ، سواد ارتباطی ، سواد مالی ، سواد رسانه ای ، سواد تربیتی ، سواد رایانه ای ، سواد سلامتی ، سواد نژادی و قومی ، سواد بوم شناختی ، سواد تحلیلی ، سواد انرژی و سواد علمی " می باشد. فراگیری سواد مالی در عصر اغتشاش و عدم قطعیت مالی و اقتصادی ضروری بوده و حقیقتی آشکار است لذا آنچه از نتایج پژوهش ها و مطالعات انجام شده حاصل می شود، آن است که سواد مالی نقشی کلیدی در حل بسیاری از مسائل اقتصادی (خرد و کلان) اجتماعی و حتی سیاسی داشته است . اولین گام در ارتقای سوادمالی در میان جوانان کشورهای در حال توسعه ، اندازه گیری سطح سواد مالی در ابعاد مختلف است تا بتوان برنامه ها و سیاست های مداخله ای موثر را طراحی کرد. هدف تحقیق انجام شده بررسی میزان سواد مالی و ضرورت سنجش آن در نظام نوین آموزشی دوره دوم متوسطه است که برای این منظور از روش کتابخانه ای استفاده گردید.

کلیدواژه ها:

سواد مالی ، دانش آموزان ، سنجش سواد مالی ، رفتار مالی .