واکاوی ساختار گروتسک در فانتزی های گوگول (مطالعه موردی شنل، دماغ)

سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 84

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JLCR-12-4_004

تاریخ نمایه سازی: 28 اسفند 1402

چکیده مقاله:

طنز در فانتزی های گوگول تنها انتقاد اجتماعی نیست، بلکه نویسنده با تمهیداتی خاص سعی می کند نوعی وحشت و در پاره ای مواقع خشم و اعجاب را نیز به خواننده القاء کند که آثارش را به گروتسک سوق می دهد. این مقاله میکوشد به تمهیدات گوگول برای رسیدن به این خصیصه در دو اثر دماغ و شنل با رویکرد تحلیلیتوصیفی و با روش استنادی بپردازد و نشان دهد گوگول با زیاده روی و اغراق در واقعیت و روی آوردن به فانتزی و پست مدرن آن را به سمت و سوی گروتسک کشانده است. او هم در عناصر داستان، هم در روش اجرا و پردازش سبک اثر و هم در محتوا به گروتسک روی آورده است. در بخش عناصر داستان با کمک تعلیق ( شخصیت، مکان وماجرا ) ، شخصیتپردازی، فضاسازی و حال و هوا به آن رسیده و در شیوه اجرا، فانتزی و رویکردهای پستمدرن را برگزیده تا با استحاله اشیا و اجزای بدن، شخصیتی اغراق گونه به آن ها بدهد و با ایجاد توهم در مخاطب، بستری برای روی آوردن به پایان باز و در نتیجه بلاتکلیفی وهم آور خواننده ایجاد کند. مرز میان واقعیت و فانتزی را در ذهن مخاطب در هم شکسته و در نهایت با عدم قطعیت، استحاله بدنی، ترس و خشم یا اعجاب را بر طنز برتری داده است. در این میان لحن طنز و عادی جلوه دادن حوادث بعد دیگری از گروتسک زبانی ایجاد میکند.در حقیقت نویسنده با تغییر بافت واقعی به فانتزی و نیز روی آوردن به محتوای ترسناک، در ضمن عملی خنده دار و شگفت انگیز و خلاف عرف، زمینه ترسناکی در دل وجدان بیدار آدمی افکنده تا مجموعه تمهیدات گروتسکی خود را کامل کند.

نویسندگان

بهاره فضلی درزی

استادیار آموزش زبان و ادبیات فارسی.ایران.دانشگاه فرهنگیان.

زهره پارسیان

دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی. دانشگاه تهران

روح الله هادی

دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران