اخلاق عرفانی در مسیحیت

سال انتشار: 1381
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 49

فایل این مقاله در 10 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_MATIN-4-15_005

تاریخ نمایه سازی: 19 اسفند 1402

چکیده مقاله:

چکیده: حتی اگر تجربه دینی را از سنخ تجربه عرفانی ندانیم، باز عرفان به لحاظ داشتن ابعاد متعدد، همانند دین است. و یکی از ابعاد عرفان در کنار بعد شعائری، بعد عقیدتی، بعد نهادی و … بعد اخلاقی آن است. همچنین همانند دین، این بعد از عرفان همچون سایر ابعاد آن در عرفانهای مختلف، دارای تفاوتهایی است. این نوشتار، با پذیرش وجود چیزی به اسم «عرفان مسیحی»، به بررسی تاریخی بعد اخلاقی آن می پردازد و سنتهای مختلف اخلاقی پدیدآمده در آن را برمی شمارد. خلاصه ماشینی: "در نهضت اصلاحی سیسترسیان[۴] در قرن دوازدهم، این سنت موجب پدید آمدن مجموعه ای غنی از آثاری شد که عشق عرفانی را با _______________________________ [۱]. این نام به نویسنده مجموعه ای از آثار الهیاتی داده شد؛ تا پایان قرن نوزدهم عموما تصور بر این بود که نویسنده این آثار همان قدیس دیونوسیوس آریوپاگوسی است که به وسیله پولس حواری به مسیحیت گروید؛ اما مشخص شد که این آثار (به زبان یونانی) در اواخر قرن پنجم یا اوایل قرن ششم نوشته شده است و نویسنده آنها امروز دیونوسیوس کاذب خوانده می شود. انواعی از این گرایشها در عرفان اواخر قرون وسطی، با یکدیگر ترکیب یافتند، بویژه در آلمان که سنت عرفانی غنی ای در راینلند[۳] پدید آمد که از الهیات عرفانی مایستر اکهارت که پیرو سنت دیونوسیوس کاذب بود تا ریاضت نفس هانیریش سوسو[۴] (۱۲۹۵ ۱۳۶۶) امتداد یافته و وارد نهضت اصلاحی اولیه گردید. اما آیا هیچ قید و قیودی برای عارف به عنوان فاعل اخلاقی وجود دارد؟ آیا ملاکهایی برای تمایز نهادن بین تجربه عرفانی حقیقی و فریبنده وجود دارد؟ اهمیت اخلاقی این پرسشها زمانی افزایش می یابد که فرد یا گروه از مرجعیت یک جماعت رسمی دورتر می شود. در قرن بیستم، سرمشق رهیافتهای فلسفی انگلیسی آمریکایی به این مساله، [کتاب] انواع تجربه دینی (۱۹۰۲) ویلیام جیمز[۳] (۱۸۴۲ ۱۹۱۰) بوده است، متاسفانه، نتیجه جیمز دایر بر اینکه تجربه عرفانی فقط برای خود عارف به لحاظ معرفتی خود توجیه گر است، این مساله را بدون اینکه حل کند، تکرار کرد."