سیویلیکا را در شبکه های اجتماعی دنبال نمایید.

مدلسازی لاجستیک تاثیر مقصد صادراتی بر انتقال بین المللی دانش: شواهدی از شرکتهای تولیدی صادرکننده در ایران

سال: 1402
نوع سند: مقاله پیش چاپ
زبان: فارسی
مشاهده: 451

فایل این پیش چاپ در 21 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این پیش چاپ:

شناسه ملی سند علمی:

pre-1924570

تاریخ نمایه سازی: 8 اسفند 1402

چکیده پیش چاپ مدلسازی لاجستیک تاثیر مقصد صادراتی بر انتقال بین المللی دانش: شواهدی از شرکتهای تولیدی صادرکننده در ایران

یافته های متعدد و ناهمگون مطالعات گذشته در خصوص آزمون فرضیه یادگیری با صادرات در سطح خرد، حاکی از تاثیرگذاری عوامل متعدد در تایید یا عدم تایید این فرضیه است. مطالعات اخیر در این حوزه به تاثیر ویژگی های مقصد صادراتی بر یادگیری طی صادرات اشاره کرده و معتقدند به منظور بررسی دقیق تر یادگیری با صادرات بایستی به تفاوت بنگاه ها از حیث مقاصد صادراتی آنان توجه نمود. پژوهش حاضر با مدنظر قرار دادن این نکته تاثیر مقصد صادراتی بر انتقال دانش از منابع بین المللی در بین بنگاه های تولیدی صادرکننده را مورد بررسی قرار می دهد. با توجه به هدف پژوهش، از مدل رگرسیونی لاجستیک چندگانه برای تجزیه و تحلیل داده ها در این مقاله استفاده شده است. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه و از میان 97 شرکت تولیدی و صادرکننده در صنایع غذایی، صنایع معدنی و صنایع شیمیایی و پتروشیمی که مجموعا درصد بزرگی از صادرات غیرنفتی ایران را تشکیل می دهند؛ جمع آوری شده است. نتایج حاصل از مدلسازی لجستیک داده ها نشان می دهد؛ بنگاه هایی که به مناطق با درآمد بالاتر صادرات می کنند، اهتمام بیشتری به انتقال دانش از منابع بین المللی دارند. این درحالی است که بنگاه هایی که صرفا به مناطق با درآمد پایین صادرات می کنند، هیچ گونه اهتمامی به انتقال دانش از منابع بین المللی، حتی در ضعیف ترین حالت آن ندارند. همچنین میزان سرمایه انسانی بنگاهها که عموما با سطح تحصیلات کارمندان سنجیده میشود و در ادبیات موضوع به عنوان ظرفیت جذب دانش از آن یاد میشود، هیچ تاثیر معناداری بر میزان انتقال دانش برای بنگاهها ندارد..

کلیدواژه های مدلسازی لاجستیک تاثیر مقصد صادراتی بر انتقال بین المللی دانش: شواهدی از شرکتهای تولیدی صادرکننده در ایران:

نویسندگان پیش چاپ مدلسازی لاجستیک تاثیر مقصد صادراتی بر انتقال بین المللی دانش: شواهدی از شرکتهای تولیدی صادرکننده در ایران

مریم شیرازی

نویسنده مسئول

مقدمه/پیشینه تحقیق

مقدمه

رقابت فزاینده در فضای کسب و کار امروزی، بنگاه­ها را ملزم به بهبود مستمر در عملکرد آنها ساخته است. تغییرات سریع تکنولوژی، خواسته ­های متنوع و جدید مشتریان در بازارهای خارجی و ظهور رقبای جدید عرصه را برای رقابت بنگاه­ها در صحنه بین­ المللی تنگ­تر نموده است. بنگاه­های فعال در عرصه تجارت بین­المللی، برای بهبود عملکرد خود و بقا در بازارهای جهانی بیش از پیش نیازمند یادگیری وکسب دانش از منابع متعدد هستند.

فرضیه یادگیری با صادرات، بهبود بهره­وری بنگاه­های صادرکننده را از یک سو ناشی از رویارویی این دسته از بنگاه­ها با فشارهای رقابتی مضاعف بازارهای صادراتی (نسبت به بازارهای داخلی) می­داند و از سوی دیگر به سرریز دانش از منابع خارجی به این دسته از بنگاه­ها اشاره نموده و آن را عامل موثر در بهبود عملکرد این دسته از بنگاه­ها به شمار می­آورد. این رویکرد معتقد است بنگاه­های صادرکننده به سبب رویارویی با مشتریان و رقبای خارجی و تعامل با متخصصان و تامین­کنندگان خارجی در معرض نوعی سرریز دانش و انتقال فناوری از منابع بین­المللی قرار دارند که این امر به مرور زمان سرمایه دانش بنگاه را ارتقا داده و موجبات بهبود عملکرد بنگاه را فراهم می­آورد. اما میزان بهره­مندی بنگاه­ها از منابع بین­المللی دانش یکسان نبوده و تحت تاثیر عوامل مختلفی قرار دارد. یافته­های مطالعات اخیر نشان می­دهد مقصد صادراتی از جمله عواملی است که تمایل و اهتمام بنگاه برای انتقال دانش از منابع بین­المللی را تحت تاثیر قرار می­دهد. در این پژوهش تاثیر مقصد صادراتی بر انتقال بین­المللی دانش مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش با ارائه مبانی نظری و خلاصه­ای از مطالعات گذشته آغاز می­شود و پس از توضیح روش­شناسی به تجزیه و تحلیل داده­ها می­پردازد و در نهایت با جمع­بندی و ارائه پیشنهادات به پایان می­رسد.

1) مروری بر ادبیات موضوع
1-1) مبانی نظری

نکته مشترک ادبیات حوزه بهره وری و صادرات این است که بهره وری بنگاه های صادرکننده بیشتر از بنگاه های غیر صادرکننده است (برنارد و جنسن ، 1999، کلرید و همکاران ، 1998، هال وارد ، 2002، لوکر ، 2007،). در توجیه دلیل تفاوت بهره وری میان بنگاه های صادرکننده و غیرصادرکننده دو رویکرد اصلی وجود دارد:

رویکرد اول بیان می کند که تفاوت بهره وری بنگاه های صادرکننده و غیرصادرکننده به این دلیل است که بنگاه های با بهره وری بالاتر که توانایی آنها در پوشش هزینه های اولیه ورود به بازار مطلوب است، تمایل دارند به بازارهای جهانی وارد شوند و از منافع تجارت بین المللی منتفع گردند. این بنگاه ها با تکیه بر بهره وری و توانمندی های فعلی خود، حضور در بازارهای صادراتی را انتخاب می کنند؛ و به این دلیل سطح بهره وری صادرکنندگان بالاتر از بنگاه های غیرصادرکننده است.این رویکرد در ادبیات موضوع به فرضیه خودانتخابی بنگاه ها شهرت دارد. 

رویکرد دوم ناظر بر بهبود بهره وری بنگاه ها پس از شروع به صادرات است. این رویکرد معتقد است بنگاه ها پس از رویارویی با بازارهای بین المللی و در اثر تعامل با مشتریان، شرکا و تامین کنندگان خارجی در معرض نوعی سرریز و انتقال دانش قرار می گیرند و آثار این سرریزها به صورت بهبود در بهره وری بنگاه نمایان می شود؛ و در نتیجه سطح بهره وری بنگاه های صادرکننده بیشتر از بنگاه های غیرصادرکننده است. چرا که بنگاه های غیرصادرکننده امکان بهره گیری از مزایای سرریز و انتقال دانش از منابع بین المللی را ندارند. هم چنین حضور در بازارهای خارجی محرکی برای فعالیتهای نوآوری بنگاه است. زیرا مشتریان خارجی تقاضای استانداردهای تولیدی بالاتری دارند و در عین حال اطلاعاتی را برای بنگاه به همراه می آورند که بسیار مهم و ذی قیمت است. جذب و استفاده از این اطلاعات مستلزم سرمایه گذاری بنگاه در تحقیق و توسعه و به کارگیری ابزارهای جدید است، که در نهایت و به مرور زمان منجر به نوآوری و بهبود در کیفیت محصولات و بهره وری بنگاه می شود (نلر ، 2007). این رویکرد با عنوان یادگیری طی صادرات در ادبیات موضوع مطرح شده است.

خواستگاه مطالعات سطح کلان در حوزه بهره وری و صادرات به مدل های رشد جدید برمی گردد که در آن ها فناوری به عنوان مهمترین عامل رشد بلند مدت معرفی شده است. در این دسته از پژوهش ها بهره-وری داخلی یک کشور تابعی از تحقیق و توسعه داخلی و خارجی آن فرض می شود. این مطالعات معتقدند دانش و فناوری از طریق سه کانال تجارت بین الملل، سرمایه گذاری مستقیم خارجی و ارتباطات فردی در سطح بین المللی انتقال می یابد.

 1-1-1) سرریز دانش از کانال تجارت بین المللی

کو وهلپمن (1995) نخستین بار واردات را به عنوان کانال اصلی انتقال دانش از شرکای خارجی در مدل اولیه خود وارد کردند. ایشان بهره وری عوامل تولید را تابعی از تحقیق و توسعه داخلی و تحقیق و توسعه شرکای تجاری در نظر گرفتند و نقش مثبت واردات را در انتقال بین المللی دانش مورد تایید قرار دادند. کلر در سال 1998 مدل اولیه کو، هلپمن را مورد بررسی مجدد قرار داد و نتایج آنها را تایید نمود. زو و ونگ (2000) نیز در مطالعه خود نقش واردات کالاهای سرمایه ای و سرمایه گذاری مستقیم خارجی در انتقال دانش بین کشورهای سازمان همکاری اقتصادی و توسعه را مورد بررسی قرار دادند. مطالعه ایشان نقش مهم واردات در انتقال دانش را مورد تایید قرار داده است. 

واردات کالاهای واسطه ای و کالاهای با تکنولوژی بالا از جمله عوامل مهم و تاثیرگذار در نوآوری های داخلی کشورهای در حال توسعه می باشد (کونولی ، 2003). واردات کالاهای خارجی به محققان داخلی این امکان می دهد تا به ایده و فناوری شرکای تجاری و رقبا دسترسی پیدا کنند و به این ترتیب از نتایج تحقیق و توسعه آنها در بهبود تولیدات فعلی یا تولید محصولات جدید استفاده کنند (کو و همکاران، 1997، کلر، 1998، زو و ونگ، 2000). همچنین بنگاه های داخلی می توانند از طریق واردات و مهندسی معکوس کالاهای وارداتی هزینه های تحقیق و توسعه در تولید محصولات جدید را کاهش داده و نوآوری و بهره وری خود را بهبود بخشند (کونولی، 2003).

بلالوک و گرتلر (2004) به فشار رقابتی ناشی از رقبای خارجی در صحنه رقابت بین الملل اشاره کرده و از آن به عنوان محرکی برای بهبود عملکرد و نوآوری صادرکنندگان یاد می کنند. همچنین کلر (2004) نلر (2007) و کلر (2009) به فشار ناشی از مطالبات مشتریان خارجی اشاره نموده و معتقدند این مسئله بنگاه های فعال در عرصه صادرات را ملزم به یادگیری روش های جدید و بهبود عملکرد آنان مینماید. 

1-1-2) سرریز دانش از طریق سرمایه گذاری مستقیم خارجی

رابطه بنگاه چندملیتی و بنگاه محلی به دو صورت ارتباط افقی (فعالیت در صنعت مشترک) و ارتباط عمودی (فعالیت در زنجیره تامین یکدیگر) قابل تصور است. ورود بنگاه های چندملیتی رقابت میان بنگاه های صنعت مشابه را در بهبود کیفیت کالاها و خدمات افزایش می دهد و به این ترتیب بنگاه های داخلی در تلاش برای بهبود کیفیت محصولات خود شیوه های جدید و فناوری برتر را در صنعت خود یاد می گیرند. همچنین بنگاه های داخلی از طریق مهندسی معکوس محصولات بنگاه چند ملیتی تکنولوژی و دانش فنی به کار رفته در تولید محصولات بنگاه های چندملیتی را که اغلب دارای کیفیتی بالاتر از تولیدات بنگاه های داخلی هستند استخراج نموده و با هزینه بسیار کمتر به آن دست می یابند و به این ترتیب از نتایج تحقیق و توسعه بنگاه چندملیتی منتفع می شوند. البته تقلید بنگاه های محلی محدود به مهندسی معکوس محصولات نبوده و شامل تقلید از نوآوری های سازمانی و مدیریتی نیز می شود (جورج و گرین وی ، 2004).

جورج و استرابل (2005) به نکته ظریفی در این نوع ارتباط اشاره کرده و معتقدند نیروی کار محلی شاغل در بنگاه های چندملیتی پس از ورود به بنگاه های محلی، اندوخته دانشی خود از محل آموزش های رسمی و آموزش های ضمن کار را به بنگاه محلی انتقال داده و موجبات ارتقای سرمایه دانش و بهبود عملکرد بنگاه محلی را فراهم می آورند.

برای بررسی ارتباط عمودی بنگاه محلی و چندملیتی بایستی به نقشی که بنگاه محلی در مقام توزیع کننده یا تامین کننده بنگاه چندملیتی دارد توجه نمود (جورج و گرین وی، 2004). زمانی که بنگاه چندملیتی با توزیع کنندگان و تامین کنندگان محلی وارد مذاکره و همکاری می شود، این امر از یک سو رقابت بین بنگاه های محلی را افزایش می دهد و از سوی دیگر بنگاه چندملیتی را ملزم می نماید تا به منظور برآورده شدن استانداردهای مطلوب خود و کسب تعهد اعضای زنجیره تامین (گیجسن ، 2010)، به آموزش بنگاه های محلی بپردازد. مجموعه این عوامل انتقال دانش بنگاه چندملیتی به بنگاه محلی و بهبود عملکرد بنگاه محلی را موجب می شود (جاوورسیک ، 2004 و بلیک و همکاران، 2009) 

 1-1-3) انتقال دانش از طریق ارتباطات فردی

کانال دیگری که اخیرا در بررسی انتقال دانش مورد مطالعه قرار گرفته است، کانال ارتباطات فردی است. نخستین بار کلر ، 2001 در پژوهش خود برای بررسی اثر فاصله در انتقال دانش از طریق کانال های تجارت، سرمایه گذاری مستقیم خارجی و ارتباطات فردی، معیار مهارت های زبانی افراد را به عنوان شاخص ارتباطات فردی در نظر گرفته است. نلر، 2007 نیز معیار استفاده از تجربیات متخصصان خارجی در فرایندهای نوآورانه را برای وارد کردن کانال ارتباطات فردی در مدل انتقال دانش بنگاه مورد استفاده قرار داده است. به پژوهش های آتی توصیه شده است که از دیگر معیارها نظیر ارتباطات تلفنی، دیداری و اینترنتی برای نتیجه گیری و اظهار نظر مطمئن تر در مورد انتقال دانش از این کانال، استفاده کنند.

1-2) مطالعات گذشته

پژوهش های پیشین مربوط به حوزه انتقال دانش در دو سطح کشور و بنگاه قابل دسته بندی است. مطالعات در سطح کلان عمدتا با استفاده از مدل های رشد درون زا که عامل فناوری را به عنوان مهمترین عامل رشد بلندمدت معرفی می کنند؛ به بررسی تاثیر انباشت سرمایه تحقیق و توسعه شرکای تجاری در کنار انباشت سرمایه تحقیق و توسعه داخلی کشورها بر بهره وری کل عوامل تولید پرداخته اند. در میان مطالعات سطح خرد نیز که با هدف بررسی دو فرضیه خودانتخابی و یادگیری با صادرات انجام یافته است، دسته ای تاثیر سرریزهای فنی بر عملکرد نوآورانه بنگاه، عملکرد صادراتی بنگاه، بهره وری نیروی کار، تصمیم گیری برای صادرات و نرخ رشد بهره وری کل بنگاه را مورد بررسی قرار داده اند؛ و گروه دیگر به مطالعه سازوکار انتقال دانش و عوامل تاثیرگذار بر انتقال بین المللی دانش به بنگاه های داخلی پرداخته اند. 

مطالعات داخلی مرتبط با موضوع را می توان در دو دسته طبقه بندی کرد. دسته اول مطالعاتی هستند که تاثیر صادرات بر بهره وری و تاثیر بهره وری بر صادرات را مورد بررسی قرار داده اند. مقالات کازرونی و فشاری (1387)، طیبی و همکاران (1387)، شاکری (1383)، کریمی و پیراسته (1383)، رحمان سرشت و صنوبر (1380) مهرآرا و محسنی (1383) را می توان جزو مقالات دسته اول به شمار آورد. دسته دوم پژوهش ها تاثیر تحقیق و توسعه داخلی و خارجی بر بهره وری و بهبود بهره وری را مورد بررسی قرار داده اند. پژوهش های کمیجانی، شاه آبادی (1380) و بهبودی و ممی پور (1386) را می توان جزو دسته دوم مطالعات به حساب آورد. 

پژوهش های خارجی مرتبط با مسئله نیز در سه دسته قابل دسته بندی است. دسته اول تاثیر صادرات بر بهره وری یا نوآوری را مورد مطالعه قرار داده اند. دسته دوم به بررسی تاثیر تجارت بین المللی و سرمایه-گذاری مستقیم خارجی بر انتقال بین المللی دانش پرداخته اند. دسته سوم مطالعاتی هستند که تاثیر عوامل مختلف بر انتقال بین المللی دانش را مورد بررسی قرار داده اند. مقالات وگلرز و کاسمیان (2004)، نلر (2005)، لوکر (2007)، نلر (2007)، هالپرن و موراکوزی (2007) و اندرسون و لووف (2008) نمونه-هایی از مطالعات این دسته هستند. این دسته از پژوهش ها بیشترین ارتباط را با مطالعه حاضر دارند.

مطالعه نلر (2007) بر روی بنگاه های انگلستان و پژوهش لوکر (2007) بر روی بنگاه های اسلوونی نشان داد که صادرکنندگان تنها در صورتی از مزایای انتقال بین المللی دانش بهره مند می شوند که علاوه بر داشتن برخی ویژگی های مطلوب داخلی (از حیث ظرفیت جذب و اندازه)، به مناطقی با درآمد بالاتر صادرات نمایند.


روش ها

2) روش شناسی پژوهش

متغیر وابسته در این پژوهش یک متغیر کیفی چندحالتی است. برای تجزیه و تحلیل هایی که در آن ها متغیر وابسته از نوع کیفی باشد، عموما سه روش مدل احتمال خطی و مدل پروبیت و مدل رگرسیونی لاجستیک به کار می رود. با توجه به ویژگی های سه مدل یاد شده مدل رگرسیونی لاجستیک برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش استفاده شده است.

مدل رگرسیونی لاجستیک دوگانه زمانی به کار می رود که متغیر وابسته، از نوع متغیرهای کیفی با دو حالت باشد؛ مثلا قبولی یا عدم قبولی در آزمون. اما زمانی که متغیر وابسته از نوع متغیرهای کیفی با بیش از دو حالت باشد، مدل رگرسیونی لاجستیک چندگانه برای تجزیه و تحلیل داده ها به کار می رود. به هنگام تجزیه و تحلیل این نوع داده ها، به جای آنکه مقدار متغیر وابسته پیشگویی شود، احتمال قرار گرفتن متغیر وابسته در هر یک از حالات چندگانه آن مدل سازی می شود (هادی و نیرومند، 1384، صص: 360:363).

در حالت لاجستیک دوگانه اگر π را احتمال قرار گرفتن متغیر وابسته Y در حالت ویژه ای که با Y=1 نشان داده می شود، فرض کنیم؛ داریم:


حال تابع L_i که لگاریتم نسبت احتمال ها یا لگاریتم نسبت مزیت است نه تنها بر حسب X بلکه بر حسب پارامترها نیز خطی است و مدل رگرسیونی لاجستیک نامیده می شود (ابریشمی، 1385، صص 691-713).

تخمین مدل رگرسیونی لاجستیک چندگانه که با هدف مقایسه k حالت مختلف متغیر وابسته انجام می-گیرد، مشابه انجام k-1 برآورد برای یک مدل مدل رگرسیونی لاجستیک دوگانه است که حالت های مختلف را دو به دو مقایسه می کند. مشکلی که در تخمین مدل رگرسیونی لاجستیک چندگانه به صورت یک سری از لاجیت های دوگانه وجود دارد، این است که در این روش همه داده های موجود و در دسترس مورد استفاده قرار نمی گیرند (long, freese, 2001,p:172) . در حالی که وقتی از مدل رگرسیونی لاجستیک چندگانه استفاده می کنیم، تمامی مشاهدات مربوط به تمامی طبقات متغیر وابسته در هر مرحله از تجزیه و تحلیل مورد استفاده قرار می گیرد و تخمین ها اثربخش تر هستند.

در مدل رگرسیونی لاجستیک چندگانه داریم:




 که در این مدل b نشان دهنده گروه پایه است که در تجزیه و تحلیل ها مبنای مقایسه فرض می شود(long, freese,2001). ضرایب مدل برآورد شده برای گروه یا طبقه پایه برابر با صفر است. برای پیش بینی احتمال ها نیز فرمول زیر استفاده می شود:




در این فرمول نیز j نشان دهنده حالت های مختلفی است که متغیر وابسته به خود می گیرد.

برای انجام آزمون فرضیه در این دسته از مدل ها از آزمون والد و آزمون LR استفاده می شود. نرم افزار مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل داده ها نرم افزار stata میباشد که با توجه به نوع داده ها و مدل تحقیق نرم افزارهای مناسبی برای تجزیه و تحلیل میباشند.

2-1) مدل پژوهش

آنچه با استفاده از مدل رگرسیونی لاجستیک چندجمله ای قابل بررسی است، احتمال قرار گرفتن متغیر وابسته در یکی از حالت های مختلف است. روابط بین متغیرهای مدل را می توان به صورت زیر نمایش داد:




که در این مدل: 

Y متغیر وابسته و نشان دهنده انتقال بین المللی دانش می باشد. x_i بردار حاوی متغیرهای مستقل تحقیق است. i نشان دهنده بنگاه مورد بررسی است.k نشان دهنده حالت های مختلف انتقال دانش است. j نشان-دهنده حالتهای مختلفی است که متغیر Y_i به خود می گیرد و بین یک تا k حالت برای آن قابل تصور است.

2-2) متغیرها، نمونه پژوهش و روش جمع آوری داده ها

متغیر وابسته مدل حاضر انتقال بین المللی دانش است و متغیرهای توضیحی مدل عبارتند از: مقصد صادراتی، اندازه بنگاه، تجربه صادراتی، سرمایه انسانی و نوع صنعت. متغیر وابسته و متغیر مقصد صادراتی، هر کدام در مدل حاضر چهار طبقه دارند و متغیرهای اندازه در سه طبقه (کمتر از 50 نفر، 50 تا 250 نفر و بیشتر از 250 نفر)، سرمایه انسانی در سه طبقه (کمتر از 20درصد، 20 تا 50 درصد و بیش از 50 درصد نیروی کار با تحصیلات دانشگاهی)، تجربه صادراتی در سه طبقه (کمتر از 5 سال، 5تا 10 سال و بیش از 10 سال) و نوع صنعت در سه طبقه (شیمیایی و پتروشیمی، غذایی و معدنی) وارد مدل گردیده اند. طبقه اول متغیرهای اندازه، تجربه صادراتی، سرمایه انسانی، نوع صنعت معدنی و طبقه چهارم مقصد یعنی طبقه مشتمل بر بنگاه هایی که صرفا به یکی از مقاصد رده پایین (از نظر درآمد) صادرات می-کنند به دلیل حل مشکل همخطی در مدل وارد نشده اند. .

در مورد متغیر مقصد صادراتی، دسته بندی و ترکیب مقاصد مختلف با یکدیگر، به توجه به میزان درآمد ملی مناطق و تعداد مقاصد صادراتی انجام گرفته است. با توجه به این موضوع چهار طبقه برای متغیر مقصد صادراتی تعریف شده است که درآمد و تعداد مقاصد به ترتیب از مقصد دسته اول به مقصد دسته چهارم در حال کاهش است. همچنین متغیر انتقال بین المللی دانش نیز با استفاده از نه گویه واردات ماشین آلات، واردات مواد اولیه، مطالعه و بررسی تولیدات مشابه خارجی، اعزام کارکنان به دوره های آموزشی در خارج از کشور، دعوت از متخصصین خارجی، همکاری در تولید و فروش با شرکتهای خارجی، ارتباطات فردی مستقیم، ارتباطات فردی راه دور و شرکت در همایش و نمایشگاه خارجی مورد سنجش قرار گرفته است. با توجه به عمق و تعداد کانال های مورد استفاده در انتقال دانش در چهار طبقه تعریف شده است؛ که به ترتیب از طبقه اول به سوم انتقال دانش عمیق تر و بیش تر می شود. طبقه چهارم نیز شامل بنگاه هایی است که اهتمام به انتقال بین المللی دانش نمی کنند. 

جامعه آماری هدف این پژوهش شرکت های تولیدکننده و صادرکننده در سه گروه صنایع معدنی، صنایع غذایی، و صنایع شیمیایی و پتروشیمی هستند. جامعه هدف پژوهش تعداد 269 شرکت است که با استفاده از فرمول کوکران اورکات تعداد نمونه لازم برای انجام تجزیه و تحلیل معادل 135 محاسبه می-شود. نمونه انتخابی پژوهش متشکل از 41 شرکت در گروه صنایع معدنی، 65 شرکت در گروه صنایع غذایی و 29 شرکت در گروه صنایع شیمیایی و پتروشیمی است. که در نهایت اطلاعات مربوط به 97 مورد از این شرکتها (25 شرکت در صنایع شیمیایی و پتروشیمی، 38 شرکت در صنایع معدنی و 34 شرکت در صنایع غذایی) در مدلسازی مورد استفاده قرار گرفته است. 

برای جمع آوری داده های موردنیاز پژوهش از پرسشنامه استفاده شده است. برای بررسی روایی پرسشنامه تعداد 10 پرسشنامه در بین اساتید و تعدادی از دانشجویان تحصیلات تکمیلی گروه اقتصاد و مدیریت دانشگاه تبریز توزیع شد و اصلاحات لازم در گویه ها اعمال گردید. برای ارزیابی پایایی پرسشنامه، تعداد 15 پرسشنامه بین اعضای جامعه توزیع گردید و شاخص آلفای کرونباخ برابر با 75/0 محاسبه شد که نشان دهنده سطح قابل قبولی از پایایی این پرسشنامه می باشد. 


نتایج

در این قسمت ابتدا نتایج حاصل از برآورد مدل بررسی شده و سپس آزمونهای مربوط به معناداری کل مدل و آزمون­های معناداری متغیرها ارائه می­گردد.

جدول شماره (1)- نتایج مربوط به برآورد مدل لاجستیک چندگانه پژوهش[1]

نتایج برای طبقه اول متغیر وابسته



برای طبقه اول متغیر وابسته (انتقال دانش در ضعیف­ترین حالت و کمترین مقدار)، مقدار ضریب مربوط به مقاصد دسته اول از نظر آماری معنادار نیست. اما برای طبقه دوم و سوم متغیر وابسته، این ضریب معنادار می­باشد. تفسیر این ضرایب بایستی با توجه به طبقه پایه متغیر وابسته انجام گیرد. طبقه پایه متغیر وابسته نشان­دهنده عدم انتقال دانش است. به این ترتیب می­توان گفت بنگاه­هایی که به مقاصد دسته اول صادرات می­کنند (یعنی بنگاه­هایی که هم از نظر تعداد مقاصد صادراتی و هم از نظر درآمد کشورهای مقصد، در بالاترین رتبه قرار دارند)، تمایل بیشتری به انتقال دانش، و به ویژه انتقال دانش از طریق کانال­های دوم و سوم دارند. در حالی که این دسته از بنگاه­ها تمایلی به انتقال دانش از طریق کانال اول (حالت ضعیف انتقال دانش) ندارند. به عبارت دیگر مقصد دسته اول از جمله عواملی است که در انتخاب کانال­های دوم و سوم تاثیر معناداری بر تصمیم بنگاه می­گذارد. مثبت بودن ضریب این متغیر نیز نشان­دهنده این است که صادرات به مقصد دسته اول بر انتخاب کانال دوم و سوم تاثیر مثبت دارد و احتمال انتقال دانش از این دو گزینه را به طرز معناداری افزایش می­دهد.

در مورد مقاصد دسته دوم، ضریب گزارش شده جدول صرفا برای طبقه سوم متغیر وابسته معنادار بوده و برابر با 01/3 میباشد. این موضوع تاثیر معنادار صادرات به مقاصد دسته دوم را بر افزایش احتمال انتقال دانش از طریق عمیق­ترین شیوه آن (کانال سوم) را تایید میکند.

در مورد مقاصد دسته سوم، مقدار احتمال گزارش شده در هر سه طبقه متغیر وابسته بیش از 05/0 بوده و حاکی از این است که صادرات به مقاصد دسته سوم، هیچ­گونه تاثیر معناداری بر احتمال انتقال دانش از طریق هیچ یک از کانالها ندارد.

3-1) آزمون معناداری کل مدل:

برای بررسی معناداری کل مدل (معناداری همزمان تمامی متغیرها در مدل) یک بار مدل را با تمامی متغیرهای مستقل و بار دیگر مدل را بدون متغیرهای مستقل برآورد می­کنیم. فرض صفر در این آزمون صفر شدن ضرایب مربوط به تمامی متغیرهای مستقل، در تمامی سطوح متغیر وابسته است.

LR chi2(33) = 54/53

Prob > chi2 = 0/01

با توجه به مقدار احتمال گزارش شده (01/0)، می­توان گفت مدل برآورد شده در این پژوهش با داده­ها و متغیرهای حاضر مدل معناداری است .

3-2) آزمون معناداری متغیرهای مستقل

چنانچه پیشتر اشاره شد برای آزمون معناداری تاثیر متغیرهای مستقل در تمام طبقات متغیر وابسته از آزمون والد استفاده می­کنیم. نتایج آزمون والد برای متغیر مقصد صادراتی در جدول شماره 1 ارائه شده است.

جدول شماره (2)- نتایج آزمون والد برای طبقات مختلف متغیر مقصد صادراتی




با توجه به مقدار احتمال گزارش شده در آزمونها، تاثیر مثبت مقاصد دسته اول و دوم بر احتمال انتخاب تمامی حالات انتقال دانش (در سطح اطمینان 95 درصد) معنادار است؛ در حالی که تاثیر صادرات به مقاصد دسته سوم، در کل مدل وبرای تمامی سطوح متغیر وابسته معنادار نمی­باشد.

3-3) نتایج آزمون LR برای متغیر مقصد صادراتی[2]:

در این قسمت مدل را با حذف سه سطح متغیر مقصد (مقصد دسته اول، دوم و سوم) تخمین میزنیم. فرض صفر این آزمون صفر بودن ضرایب مربوط به سه متغیر صادرات به مقاصد دسته اول، صادرات به مقاصد دسته دوم و صادرات به مقاصد دسته سوم، به طور همزمان در کل مدل میباشد.

LR chi2(9) = 24/41

Prob > chi2 = 0/00

با توجه به مقدار احتمال گزارش شده می­توان گفت تاثیر متغیر مقصد صادراتی بر احتمال انتخاب تمامی سطوح متغیر انتقال دانش در سطح 01/0معنادار می­باشد.

[1] در این قسمت صرفا نتایج مربوط به متغیر مقصد صادراتی گزارش شده است. نتایج تفصیلی در ضمیمه آورده شده است.

[2] نتایج آزمون LR برای متغیرهای دیگر، حاکی از تایید تاثیر معنادار نوع صنعت و اندازه بنگاه بر انتقال بین­المللی دانش بوده و تاثیر تجربه صادراتی و سرمایه انسانی را مورد تایید قرار نمی­دهد.

بحث ها

نتایج پژوهش نشان­دهنده تاثیر مثبت صادرات به مقاصد دسته اول بر احتمال انتقال بین­المللی دانش از کانال دوم و سوم است. یعنی صادرات به مقاصد دسته اول که از حیث تعداد و درآمد در بالاترین رتبه قرار دارند؛ انگیزه و اهتمام بنگاه برای انتقال دانش از طریق کانال سوم (عمیق­ترین شیوه)، به طرز معناداری افزایش می­دهد. دلیل این مسئله را می­توان در نیاز بیشتر بنگاه­های فعال در بازار این مناطق، به دانش دانست. چرا که دسته اول مقصد صادراتی شامل مناطقی است که از حیث درآمد دارای وضعیت مطلوبی هستند و مصرف­ کنندگان آنها نیز هم به سبب دسترسی آسان به محصولات دیگر کشورها و هم به سبب درآمد بالای خود، خواهان محصولات با استاندارد و کیفیت بالاتری هستند که نیاز و انگیزه فعالان در بازار این کشورها را برای یادگیری روش­های جدید تولید و بازاریابی افزایش می­دهد و این موضوع در نهایت تمایل و اهتمام بنگاه­ها را برای کسب دانش از منابع بین­ المللی، از طریق کانال­های متعدد افزایش می­دهد.

همچنین یافته ­های تحقیق بیانگر این است که صادرات به مقصد دسته دوم، عاملی است که احتمال انتقال دانش از کانال سوم را به طرز معناداری افزایش می­دهد. این مورد نیز مشابه مورد قبلی، تاییدی بر این مدعاست که درآمد و تعداد مقاصد صادراتی بنگاه، بر تمایل و اهتمام بنگاه­ها در انتقال دانش از منابع بین­المللی تاثیرگذار است. عدم تاثیرگذاری صادرات به مقاصد دسته سوم (مقاصد رده پایین از نظر نوع آمد) بر انتقال دانش شاهد دیگری است که این موضوع را تایید می­کند. لوکر(2007) معتقد است وسعت یادگیری بنگاه از منابع دانش بین­المللی، بستگی به ویژگی­های بازار خارجی دارد که بنگاه مفروض در آن فعالیت می­کند. وی در توجیه تفاوت بهبود بهره­ وری در میان صادرکنندگان یک صنعت خاص، به این موضوع اشاره نموده و شواهدی در تایید تاثیر ویژگی­های مقصد صادراتی بر انتقال بین­المللی دانش ارائه می­دهد. طبق یافته­های لوکر، بنگاه­هایی که به مناطق با درآمد بالاتر و کشورهای توسعه یافته­تر صادرات می­کنند، نسبت به صادرکنندگان به مناطق با درآمد اندک، بهبود بیشتری در محصولات خود از ناحیه یادگیری دانش جدید از منابع بین­المللی تجربه می­کنند.

چنانچه پیشتر اشاره شد، مشتریان و رقبا از جمله منابعی هستند که بنگاه­ها قادرند دانش مورد نیاز خود را از آنها به دست آورند. با توجه به این موضوع، لوکر عنوان می­دارد که مشتریان و بنگاه­های داخلی در کشورهای با درآمد بالا و توسعه یافته، منبع مهمی برای یادگیری و بهبود عملکرد بنگاه­های صادرکننده به آن مناطق هستند. یافته­های پژوهش حاضر نیز نتایج مطالعه لوکر (2007) را تایید می­نماید.

نلر، 2007 نیز در مطالعه خود، با تقسیم­بندی مقاصد صادراتی به نتایجی مشابه لوکر، 2007 دست یافت. وی نیز معتقد است بنگاه­هایی که در مناطق با درآمد و تکنولوژی بالاتر فعالیت می­کنند، بایستی پاسخ­گوی نیازها و خواسته­های مشتریانی باشند که استانداردهای بالاتری را برای محصولات طلب می­نمایند. این دسته از مشتریان هم به دلیل درآمد بالاتر خود و هم به دلیل دسترسی به محصولات با کیفیت تولیدکنندگان دیگر، خواهان کیفیت برتر و استانداردهای بالاتری می­باشند. این مسئله از یک سو انگیزه­ای برای بنگاه­های فعال در آن بازارها برای اهتمام بیشتر به انتقال بین­المللی دانش است؛ که به این طریق عملکردهای خود را بهبود بخشند و ایده­های جدید و نوآورانه را در تولید محصولات خود به کار گیرند؛ و از سوی دیگر خود این مشتریان حاوی اطلاعاتی هستند که بنگاه­ها قادرند از آنها در بهبود محصولات خود و تولید محصولاتی در حد انتظار آن مشتریان، استفاده نمایند. مجموعه این عوامل سبب می­شود بنگاه­هایی که به مناطق با درآمد بالاتر صادرات می­کنند، اهتمام بالاتری به انتقال بین­المللی دانش و به ویژه از طریق کانال­های عمیق انتقال دانش، دارند. یافته­های پژوهش حاضر نتایج مطالعه نلر (2007) را تایید مینماید.

نتیجه گیری


5) پیشنهادات

· وجود موانع متعدد بر سر راه صادرات به مناطق مختلف جهان، قدرت مانور بنگاه­های ایرانی را در عرصه صادرات به شدت کاهش داده است، و بسیاری از بنگاه­های ایرانی برای فعالیت در بازارهای خارجی (به غیر از بازار چند کشور همسایه که طبق یافته­های پژوهش صادرات به آن مناطق، هیچ­گونه انگیزه­ای برای انتقال دانش، حتی در ضعیف­ترین سطح آن، به ارمغان نمی­آورد)؛ با محدودیت­های زیادی مواجه­اند، که در نهایت توان و تمایل آنها برای فعالیت در آن مناطق تحت­الشعاع خود قرار می­دهد. با توجه به این واقعیت و با عنایت به یافته­های پژوهش، پیشنهاد می­شود، سیاستگذاران عرصه اقتصاد و بازرگانی بین­الملل تدابیری اتخاذ نمایند تا این محدودیت­ها، تصمیم بنگاه­ها برای انتخاب بازارهای هدف را متاثر نسازد.

· با توجه به تفاوت­های مشاهده شده در بین بنگاه­هایی که به مقاصد رده پایین و مقاصد رده بالا صادرات می­کنند، از حیث اهتمام به انتقال دانش از منابع خارجی؛ شایسته است سیاستگذاران اقتصادی و بازرگانی در تدوین سیاست­های حمایتگرانه از صادرکنندگان این نکته را مدنظر قرار دهند تا بنگاه­های صادرکننده را در مسیری هدایت نمایند که از عواید غیرمالی صادرات نیز بهره­مند گردند.

· به پژوهش­های آتی توصیه می­شود پژوهش را با تعاریف دیگری از انتقال بین­المللی دانش و شاخص جذب تکرار نمایند. همچنین با توجه به ادبیات موضوع، متغیرهای دیگری نیز در بررسی مقصد صادراتی و انتقال دانش می­توانند موثر باشند که در این پژوهش به آنها پرداخته نشده است. مطالعات آتی می­توانند مدل این پژوهش را با توجه به متغیرهای دیگر تغییر داده و مجددا بررسی نمایند.

[1] Loecker

مراجع و منابع این پیش چاپ:

لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله پیش چاپ را نمایش می دهد. برخی از مراجع این مقاله ممکن است قبلا در سیویلیکا نمایه شده باشند، در این صورت مراجع مورد نظر به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی و بدون دخالت انسانی استخراج شده و به مقاله یا منبع مذکور لینک میشوند
Xu, B. Wang, j. (2000), Capital Goods Trade and R&D ...
Veugelars, R, Cassiman, B. (2004), Foreign subsidiaries as a channel ...
Long, J. S. , Freese, J. (2001), Regression Models for ...
Loecker, J.D. (2007), Do exports generate higher productivity? Evidence from ...
Kneller, R. (2007), Exports and international knowledge transfer: Evidence from ...
Kneller, R. (2005), Frontier Technology, Absorptive Capacity and Distance, oxford ...
Kneller, R. (2005), Frontier Technology, Absorptive Capacity and Distance, oxford ...
Keller, W. (2009), International trade, foreign direct investment and technology ...
Keller, W. (2004), International Technology Diffusion, Journal of Economic Literature,No.42 ...
Keller, w. (2001), Geography and channels of diffusion at the ...
Javorcik, B. (2004), Does Foreign Direct Investment Increase the Productivity ...
Halpern, L, Muraközy, B.(2007), Does distance matter in spillover? Economics ...
Hallward-Driemeier, M, and Iarossi, G, and Sokolof,K. (2002), Exports and ...
Gorg, H, Strobl, E. (2005), Spillovers from foreign firms through ...
Gorg, H, Greenaway, D. (2004), Do Domestic Firms Really Bene.t ...
Ghijsen, P, Semeijn, J, Ernstson, S. (2010), Supplier satisfaction and ...
Connolly, M. (2003), The Dual Nature of Trade: Measuring its ...
Coe, D, Helpman, E. (1995), International R&D Spillovers; European Economic ...
Clerides, S, Lach, S, and Tybout, J. (1998), Is learning ...
Blake, A. et.al. (2009), How Does the Productivity of Foreign ...
Blalock, G. and Gertler, P.J. (2004), Learning from exporting revisited ...
Bernard, A, Jensen, J.B. (1999), Exceptional exporters performance: cause, effect ...
Andersson, M, Loof, H. (2008), Learning-by-Exporting Revisited– the role of ...
هادی، علی و نیرومند، حسنعلی، (1384)، تحلیل رگرسیون با مثال، ...
مهرآرا، محسن و محسنی، رضا. (1383). آثار تجارت خارجی بر ...
کمیجانی، اکبرو شاه آبادی ابوالفضل، (1380)، بررسی اثر فعالیتهای R&D ...
کریمی، فرزاد و پیراسته، حسین، (1383)، ارزیابی و تحلیل تاثیرات ...
کازرونی، علیرضا و فشاری، مجید. (1387). تاثیر شاخص های قیمتی ...
طیبی، سید کمیل و عمادزاده، مصطفی و شیخ بهایی، آزیتا. ...
شاه آبادی، ابوالفضل، (1386)، اثر سرمایه گذاری خارجی، تجارت بین ...
شاکری، عباس، (1383)، عوامل تعیین کننده صادرات غیر نفتی ایران، ...
رحمان سرشت، حسین و صنوبر، ناصر، (1380)، بررسی رابطه راهبردهای ...
بهبودی، داوود و ممی پور، سیاب، (1386)، تجارت بین الملل، ...
ابریشمی، حمید، (1385)، اقتصادسنجی، نوشته دامودار گجراتی، جلد دوم، چاپ ...
نمایش کامل مراجع

مقاله فارسی "مدلسازی لاجستیک تاثیر مقصد صادراتی بر انتقال بین المللی دانش: شواهدی از شرکتهای تولیدی صادرکننده در ایران" توسط مریم شیرازی، نویسنده مسئول نوشته شده و در تاریخ 8 اسفند 1402 به صورت پیش چاپ در پایگاه سیویلیکا ثبت شده است. کلمات کلیدی استفاده شده در این مقاله لاجستیک چندگانه، انتقال دانش، مقصد صادراتی، دانش ضمنی هستند. در چکیده این مقاله اشاره شده است که یافته های متعدد و ناهمگون مطالعات گذشته در خصوص آزمون فرضیه یادگیری با صادرات در سطح خرد، حاکی از تاثیرگذاری عوامل متعدد در تایید یا عدم تایید این فرضیه است. مطالعات اخیر در این حوزه به تاثیر ویژگی های مقصد صادراتی بر یادگیری طی صادرات اشاره کرده و معتقدند به منظور بررسی دقیق تر یادگیری با صادرات بایستی به تفاوت ... . برای دانلود فایل کامل مقاله مدلسازی لاجستیک تاثیر مقصد صادراتی بر انتقال بین المللی دانش: شواهدی از شرکتهای تولیدی صادرکننده در ایران با 21 صفحه به فرمت PDF، میتوانید از طریق بخش "دانلود فایل کامل" اقدام نمایید.