تحلیل داستان «زن زیادی» از جلال آل احمد براساس نظریه شالوده شکنی ژاک دریدا

سال انتشار: 1403
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 196

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JPLL-32-96_006

تاریخ نمایه سازی: 30 بهمن 1402

چکیده مقاله:

داستان «زن زیادی» یکی از نه (۹) داستان کوتاه از مجموعه داستانی با همین عنوان است که اولین بار در زمان حیات جلال آل احمد، نویسنده معاصر در سال ۱۳۳۱ به چاپ رسیده است. محوریت تمام داستان های این مجموعه زنان هستند و نویسنده با نگاهی نقادانه مصائب و مشکلات آنها را به تصویر می کشد. این مقاله به بررسی داستان «زن زیادی» از این مجموعه از دیدگاه نقد شالوده شکنانه می پردازد. نقد شالوده شکنی بر اساس نظریه ژاک دریدا (۲۰۰۴-۱۹۳۰)، فیلسوف و نظریه پرداز فرانسوی شکل گرفت. اساس نقد شالوده شکنی یافتن تقابلهای دوتایی و پنهان در متن است؛ زیرا با کشف این تقابلها می توان به لایه های پنهانی و درونی متن پی برد. به اعتقاد ژاک دریدا  تقابلهای درون متنی، سلسله مراتبی و پلکانی است و جزئی بر جزئی دیگر برتری داده می شود اما با بررسی متن در نهایت مشخص می شود که تقابلها هیچ کدام بر دیگری برتری ندارند و در واقع مکمل یکدیگرند. نقد شالوده شکنی بر بررسی پیش فرض های پذیرفته شده، واسازی و آشکارسازی تناقض های متنی استوار است و هر آنچه را که باید مخاطب بداند در خود متن جستجو می کند. تقابل در داستان «زن زیادی» در ظاهر بر پایه تضاد بین انسان و انسان، مرد/زن، و در باطن بین انسان و باورها و سنت های نادرست فرهنگی و اجتماعی است، و پس از بررسی تقابلهای دوتایی در متن داستان و شناسایی نیروهای متخاصم در آن معلوم می گردد که برخلاف آنچه از ظاهر متن و در خوانش اولیه به دست می آید قطب برتر در متن و مدلدل استعلایی که چالش درونی متن نیز بر اساس آن شکل گرفته است مرد ستمکار در مقابل زن ستمدیده نیست بلکه مرد و زنی است که هر یک به گونه ای اسیر و مقهور باورهای نادرست و تحمیلی جامعه زمان خود هستند و دو تقابل در کنار یکدیگر و همسو با هم داستان را پیش می برند.  کلید واژه: شالوده شکنی، ژاک دریدا، جلال آل حمد، داستان زن زیادی