پیش درآمدی بر نظریه«روان شناسی و تعلیم و تربیت فطرت گرا»

سال انتشار: 1393
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 91

فایل این مقاله در 28 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JPMM-5-18_006

تاریخ نمایه سازی: 29 بهمن 1402

چکیده مقاله:

سردمداران نهضت انسان گرایی یا نیروی سوم به ویژه آبراهام مزلو، دیدگاه های نیروهای اول و دوم یعنی مکاتب رفتارگرایی و روان تحلیل­گری را مردود دانسته و نسبتا با دید خوشبینانه­ای به انسان نگریستند و به رشد و کمال شخصیت و پرورش و گسترش استعدادهای نهان آدمی توجه نمودند. مزلو پدر معنوی این نهضت، امیدوار بود با توجه به  باب تازه­ای که در مطالعات روانشناسی باز شده است، در آینده­ای نه چندان دور بتوان از روانشناسی متعالی یا فراشخصی سخن به میان راند. مقاله حاضر که بر اساس روش تحقیق بنیادی و بر مبنای مطالعات کتابخانه­ای، تحلیلی و مروری انجام شده است؛ به اولین سوال اساسی این پژوهش که آیا روانشناسی انسان­گرای قرن بیستم با رهبری مزلو توانسته است پاسخگوی مسائل و مشکلات روانشناسی و تعلیم و تربیت نسل امروز و فردا باشد، پاسخ منفی داده است. زیرا براین باور است که مبنای تفکرات سردمداران این مکتب، صرفا اندیشه­های اومانیسمی بوده که فرد را فاقد هویت پیشین و صرفا ساخته و پرداخته عوامل خارجی دانسته و توانایی­های بالقوه فطری و آرمانی انسان، نادیده انگاشته شده است. در پاسخ به سوال دوم پژوهش که آیا می­توان نظام روانشناسی و تعلیم و تربیتی بنیان نهاد که فرافرهنگی بوده و پاسخگوی مشکلات و مسائل روانشناختی و تعلیم و تربیتی عموم انسان­ها باشد؛ ضمن مثبت بودن پاسخ، نظریه روانشناسی و تعلیم و تربیت فطرت­گرا مطرح شده است که با ترسیم نموداری از مراتب رشد درجات انسانی، به سوال سوم هم که آیا می­توان نموداری ترسیم کرد که در صورت تبعیت از فطرت، مراتب رشد انسانی را توصیف نماید؛ پاسخ مثبت داده شده است. نگارنده بر این باور است که با تصحیح و تکمیل نظریات انسانگرایان/ وجودگرایان و البته با زاویه افق دیگری، می­توان به انسان از زاویه دیگر و با نگاه تازه­ای نظرکرد. لذا با الهام از آموزهای اسلامی و به ویژه نظریات حکما و بزرگان مسلمانی چون مولوی، طرح کلی روانشناسی و تعلیم و تربیت فطرت­گرا، به­عنوان پیش درآمدی بر نظریه­ای جدید مطرح شده که فرازمانی و فرامکانی بوده و پاسخ گوی نیازهای بشری است و آرزوی مزلو را که امیدوار بود نوعی روانشناسی از روی دلسوزی و محبت نسبت به فطرت انسان تدوین شود که اعماق و منتهای درجات فطرت آدمی در برگیرد را برآورده می­کند و براین باور است که با به­کار بستن این نظریه، نه تنها می­توان به سلامت روانی و شخصیت سالم دست یافت؛ بلکه امکان رشد و کمال نهایی انسان تا صعود به قله­ی انسان کامل میسر و مقدور خواهد بود.

نویسندگان

محمدمهدی شریعت باقری

استادیار گروه روان شناسی، واحد مرودشت ، دانشگاه آزاد اسلامی، مرودشت، ایران.