بررسی تاثیرپذیری صادق هدایت در بوف کور از اندیشه و مضامین رباعیات خیام
محل انتشار: دومین همایش بین المللی فرهنگ و ادبیات فارسی
سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 283
فایل این مقاله در 13 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
PLCCONF10_006
تاریخ نمایه سازی: 28 بهمن 1402
چکیده مقاله:
صادق هدایت یکی از برجسته ترین و خاصترین نویسندگان معاصر کشور ماست که آثارش از زوایای گوناگون و در
ابعادی متنوع، قابل تعمق و بررسی است. بوف کور برجسته ترین اثر هدایت، بازتاب متقابل تاریخ و شرایط جاری
اجتماعی و روانشناسی و فردیت هدایت بر یکدیگر است. بوف کور غم نامه تنهایی انسان در اعصار متوالی تاریخی است
و به دلیل فضای سنگین و نیامیختن با مبتذلات زندگی روزمره در اصطلاح ادبیات اروپائیان از جمله یکی از انواع ادبی
است که آن را ادبیات سیاه خواندهاند. صادق هدایت شیفته خیام بود و پژوهش های زیادی من باب خیام انجام داده
است که در نهایت منجر به چاپ کتاب های ترانه های خیام در سال ۱۳۰۲ و رباعیات عمر خیام در سال ۱۳۱۳ شد.
قرابت فکری هدایت با فلسفه خیام دلیل این علاقمندی بوده است. به طور کلی، نفوذ ماخذهای فرهنگ و هنر ایران، به
خصوص آثار خیام، در این رمان چنان قوی است که شاید بشود مهمترین خاستگاه های بوف کور را رباعیات و
اندیشه های خیام دانست. هدف از این نوشتار، بررسی میزان تاثیرپذیری صادق هدایت از خیام نیشابوری و استفاده از
مضامین همچون مرگ و نیستی گرایی، گذرا بودن جهان هستی و تناسخ، که از مضامین اصلی رباعیات خیام است، می باشد.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
مریم مرادی کردلاغری
گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه پیام نور، تهران جنوب، تهران، ایران