نسبت میان از خود بیگانگی و شهروندی در اندیشه «هربرت مارکوزه»

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 197

فایل این مقاله در 28 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_POLITIC-12-22_003

تاریخ نمایه سازی: 26 دی 1402

چکیده مقاله:

بسیاری از اندیشمندان سیاسی که دغدغه انسان و انسانیت را داشته اند، در جست وجوی رهایی بشر به نقد معضلات جامعه مدرن پرداخته اند. یکی از مهم ترین معضلات جهان امروز، «از خود بیگانگی» است که موجب فرو کاستن شهروندی تباهی بشر می شود. «هربرت مارکوزه» از جمله اندیشمندانی است که به انتقاد از وضعیت از خود بیگانگی بشر پرداخته است. برای هربرت مارکوزه، تحقق یک جامعه بهتر، به رهایی سوژه ها وابسته است. از نظر مارکوزه، انسان های از خود بیگانه امروز، به صورت منفرد می زیند؛ زیرا همبستگی میان آنها به شکل موثری سرکوب شده است، اما این همبستگی اکنون شرط رهایی بشر است. او در نقد معضلات جامعه مدرن و در تقابل با از خود بیگانگی بشر، وضعیت بدیلی را به تصویر می کشد که مختصات شهروندی را دارد؛ شهروندی که به جای انفراد و انزوا و دوری گزینی از خویشتن، با «هم بودگی» و تعامل با دیگران، ارتباطی وثیق و ناگسستنی دارد.

نویسندگان

عباس منوچهری

دانشگاه تربیت مدرس

آزاده شعبانی

دانشگاه تربیت مدرس