نقد کهن الگویی شخصیت «درویش» در «قصه نوش آفرین گوهرتاج»
محل انتشار: دو فصلنامه ادب فارسی، دوره: 13، شماره: 1
سال انتشار: 1402
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 197
نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_ADFA-13-1_006
تاریخ نمایه سازی: 30 آذر 1402
چکیده مقاله:
درویش به معنی تهیدست، نیازمند و گداست. همچنین به زاهدان ، عارفان و صوفیانی که به دنیا و هر چه در آن است، بی اعتنا هستند و روی نیازشان فقط به سمت خداست، درویش می گویند. صفت درویش واقعی قناعت، تواضع و خشنودی است. بنابراین، درویش کسی است که خواسته یا ناخواسته، بی چیز و فقیر است. دراویشی که خودخواسته از تعلقات دنیوی چشم پوشیده اند، بنا بر متون فارسی میانه می توانند بر اهریمنان و دیوان (به خصوص دیو آز) پیروز شوند و آن ها را از جهان برانند. این پژوهش بر آن است که شخصیت درویش را در قصه نوش آفرین گوهرتاج بر اساس نظریه کهن الگویی یونگ بررسی کند و خوانش نوینی از این داستان ارائه دهد که موجب درک زیرلایه های غریزی، فرهنگی و آرمانی جامعه ایرانی در برهه ای خاص می شود. واکاوی شخصیت درویش به عنوان شخصیتی کلیدی در این داستان و حقیقت روان شناختی او، می تواند این هدف را تقویت کند. ضمن این که تاییدی نیز بر اهمیت داستان های عامیانه از نظر یونگ است. همچنین سیر این داستان راهکارهایی برای رشد، خودآگاهی و خودشناسی نشان می دهد. روش تحقیق، تحلیل کیفی و کمی است که با استناد به منابع کتابخانه ای شکل می گیرد. در این داستان هفت شخصیت هستند که می توان آن ها را با شخصیت درویش تطبیق داد. نقش های کهن الگویی این شخصیت ها به ترتیب بسامد، خویش، نقاب، قهرمان، آنیموس و سایه هستند و نتیجه نشان می دهد که این شخصیت در کل از دید عامه، شخصیتی مثبت و محترم بوده است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
سعید واعظ
استاد زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران
زهرا منوچهری
دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران