مطالعه تطبیقی نقش سازمان بازرسی کل کشور و افزایش شفافیت در قالب تئوری پنجره شکسته

در ارتکاب جرائم خرد در جامعه این نظر دارای اهمیت است که اغماض حکومت در واکنش به این گونه جرائم در درازمدت باعث به وجود آمدن نوعی احساس بی تکلفی و عدم پایبندی به ارزشها شده و از رهگذر این بی نظمی موجبات ارتکاب جرائم بزرگتری را فراهم خواهد کرد. طبق نظریه پنجره شکسته هر آشفتگی و مورد نامطلوبی که ایجاد می شود باید در سریع ترین زمان ممکن به حالت اول بازگردد تا هم انرژی کمتری صرف تغییر دادن آن شود و هم اینکه انگیزهها برای تکرار و ایجاد مجدد آن مورد نامطلوب به حداقل برسد، شفافیت مناسب ترین ابزار برای تعمیر یا تعویض پنجره شکسته است . سازمان بازرسی کل کشور با برخورد مسئولانه و به موقع در قبال تخلفات در قالب بازرسی های برنامه ای، فوقالعاده و موردی، نه تنها راه را بر بروز تخلفات جزئی می بندد، بلکه از بروز تخلفات بزرگتر نیز پیشگیری کرده و این پیام را به کل جامعه منتقل می کند که مقام ناظر توانمندی که دربرابر تخلفات اندک کوتاه نمی آید البته دربرابر تخلفات بزرگ جدی و قاطع خواهد بود. این سازمان با احاطه بر امر نظارت در ابعاد اقتصادی، سیاسی ، فرهنگی و اجتماعی می تواند ضامنی جهت تحقق شفافیت و مقابله با فساد باشد.

کلیدواژه ها:

سازمان بازرسی کل کشور ، تئوری پنجره شکسته ، شفافیت ، فساد اداری