زمینه و هدف: با افزایش هیجان های منفی سیر پیشرفت بیماری های قلبی عروقی می توانند بدتر شوند . به دلیل ماهیت مزمن نارسایی قلبی و عوارض جسمانی و روان شناختی آن، مبتلایان با تجربه ی موقعیت های تنش زای بیشتر نسبت به افراد سالم، روان رنجوری بیشتری تجربه می کنند و به دلیل عدم تاثیر مطلوب درمان های پزشکی و مداخلات مکمل رایج بر آنها، این پژوهش برای تعیین تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پریشانی روان شناختی در مبتلایان به نارسایی قلبی، انجام شد. روش بررسی: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه اجرا شد که جامعه آماری آن مردان ۳۵ تا ۵۵ سال مبتلا به نارسایی قلبی مرحله B مراجعه کننده به مراکز درمانی شهر اصفهان در سال ۱۴۰۰ بود. حجم گروه نمونه ۳۰ نفر بود که با روش هدفمند انتخاب و سپس به صورت تصادفی ساده در دو گروه ۱۵ نفری (یک گروه آزمایش و یک گروه گواه) جای گذاری شدند. برای گروه آزمایش، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد هیز و استروهال (۲۰۱۰)، در ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای هفتگی اجرا شد. گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. جمع آوری داده ها در سه مرحله ی قبل از مداخله، بعد از مداخله و سه ماه پس از اتمام مداخله، با مقیاس افسردگی،
اضطراب و استرس (DASS-۴۲) لویبوند و لویبوند (۱۹۹۵)، بود. تاثیر مداخله با تحلیل کوواریانس تک متغیره بررسی شد. یافته ها: یافته ها نشان دهنده تفاوتی معنادار در مقایسه ی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با گروه گواه در مرحله پس ازمون برای
افسردگی (۱۵۱۹/۷۵۷=F و ۰/۰۰۱>P)،
اضطراب (۱۲۸/۷۹۴=F و ۰/۰۰۱>P) و استرس (۴۱۰/۹۹۷=F و ۰/۰۰۱>P)، در مبتلایان به نارسایی قلبی بودند. در مرحله پیگیری نیز تفاوتی معنادار در مقایسه ی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با گروه گواه برای
افسردگی (۴۰۰/۵۹۸=F و ۰/۰۰۱>P)،
اضطراب (۵۰/۱۱۴=F و ۰/۰۰۱>P) و استرس (۲۶۰/۸۸۴=F و ۰/۰۰۱>P)، در مبتلایان به نارسایی قلبی مشاهده شد.نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، تاثیر باثباتی بر کاهش پریشانی روان شناختی در مردان مبتلا به نارسایی قلبی داشت و می تواند به عنوان مداخله ای تاثیرگذار همراه با درمان های رایج پزشکی برای بهبود سلامت روان شناختی مبتلایان اجرا شود و تاثیر مثبتی بر شدت و پیشرفت پیامدهای بیماری بگذارد.