بررسی مقایسه ای کارکردهای غلبه طرفی مغز در کودکان عقب مانده ذهنی با سن عقلی ۶–۵ ساله مراکز آموزش و پرورش استثنایی با کودکان عادی

سال انتشار: 1381
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 55

متن کامل این مقاله منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل مقاله (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_REHA-3-4_001

تاریخ نمایه سازی: 21 آذر 1402

چکیده مقاله:

هدف: بررسی رشد روانی–حرکتی کودکان از جمله مقوله های مورد توجه متخصصان اطفال و توان بخشی می باشد. این رشد وابسته به چگونگی روند تکامل سیستم اعصاب مرکزی می باشد و لذا هرگونه اختلال در روند تکامل این سیستم می تواند باعث بروز اختلالات قابل توجه در زمینه های حسی، حرکتی و شناختی شود. گذر طبیعی از مراحل مختلف رشدی پایه و اساس پیشرفت کودک برای نیل به سطح شناختی مطلوب می باشد. کودکان عقب مانده ی ذهنی علاوه بر نقص در توان مندی های ذهنی، در زمینه ی حرکات درشت، حرکات ظریف، مهارت های درکی–حرکتی، جهت یابی و تعادل نیز دارای اختلالات قابل توجه می باشند. صرف نظر از اتیولوژی بروز عقب ماندگی های ذهنی و اختلالات ناشی از آن، چگونگی تکامل کارکردی مغز در روند پردازش درون داده های حسی و برون داده های حرکتی، بستر مهمی را در توان بخشی این کودکان فراهم می آورد که باید مورد توجه قرار گیرد. در این میان توجه به پدیده های طرفی شدن کارکردی مغز در روند پردازش درون حسی و برون داده های حرکتی، بستر مهمی را در توان بخشی این کودکان فراهم می آورد که باید مورد توجه قرار گیرد. در این میان توجه به پدیده ی طرفی شدن کارکردی نیمکره های مغز، غلبه طرفی، که بخشی از روند تکامل طبیعی مغز می باشد، که در به کارگیری روش های درمانی حسی–حرکتی توان بخشی در مورد کودکان عقب مانده، بسیار مهم می باشد. از آنجا که تاکنون در زمینه بررسی مقایسه ای کارکردهای غلبه طرفی مغز در بین کودکان سالم و عقب مانده در کشور ما مطالعه ای انجام نشده است، روش بررسی: در تحقیق حاضر به مقایسه ی پارامترهای کارکردی معرف طرفی شدن مغز شامل غلبه ی طرفی بینایی، شنوایی، حرکات دست و حرکات پا در دو گروه کودکان سالم و عقب مانده با سن عقلی یکسان از طریق به کاربردن جدول ارزیابی رشد عصبی–مغزی دلاکاتو پرداختیم یافته ها: بررسی آماری نتایج به دست آمده نشان دهنده ی تفاوت معنادار در اغلب پارامترهای شاخص غلبه ی کارکردی طرفی مغز بین دو گروه کودکان یاد شده است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل، اعتقاد ما بر این است که روند متفاوت طرفی شدن کارکردی مغز در کودکان عقب مانده ذهنی، دقت و احتمالا تجدید نظر در روش های توان بخشی این کودکان را ایجاب می نماید.

نویسندگان