معنای صیغه امر و کیفیت دلالت بر وجوب

سال انتشار: 1401
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 158

فایل این مقاله در 32 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_GHANON-7-24_011

تاریخ نمایه سازی: 19 آذر 1402

چکیده مقاله:

مراد از صیغه امر هیئت افعل و مانند آن می باشد و برای آن معانی مختلفی گفته شده است. مرحوم حکیم قائلند که نسبت بعثیه ای است که در همه استعمال ها هست. دو بحث محل کلام نیست: امر بعد حظر، ارشاری. در نوع دلالت وجوب اقوالی وجود دارد ۱- وضع: صیغه برای وجوب وضع شده است ولی دلیلی ندارد۲- انصراف: کثرت استعمال در وجوب، غلبه وجودی یا اکملیت وجود دارد، اشکال دارد که ملاک شدت انس است.۳-اطلاق: به چند صورت بیان شده است: الف: استحباب بیان زائد می خواهد این کلام محل خدشه است زیرا عدم منع از ترک خارج از ماهیت استحباب است. ب: وجوب طلب تامی است که نقض در آن نیست ولی استحباب طلب تام نیست بنابراین اگر متکلم در مقام بیان بود و قیدی نیاورد حمل بر طلب تام می شود این قول محل خدشه است زیرا فرق واجب و مستحب در شدت و ضعف نیست و اگر باشد استحباب با صرف وجود متحقق می شود و واجب بیان می خواهد. ج: غرض از امر ایجاد مطلوب می باشد و برای وفای طلب باید انجام داد. این نیز مشکل دارد زیرا غرض طالب ارشاد طالب به مطلوب می باشد بر فرض که ایجاد مطلوب غرض باشد همیشگی نیست. ۴- حکم عقل: دو بیان وجود دارد الف: وجوب به معنای ثبوت است و در تشریعیات عقلا هست و برای صدق اطاعت مولی را باید انجام داد این قول محل خدشه است زیرا محل بحث وجوب عقلی تابع اطاعت امر نیست بلکه وجوب تابع واقع خطاب است. ب: مفاد صیغه ابراز جعل ماده است بر مکلف عقلا واجب است تحقیق کند و خود را بری الذمه کند این نیز مشکل دارد زیرا این برای حقیقت حکم است و محل بحث صیغه می باشد. ۵- معیار در ظهور راه اهل لسان در مقام تفاهم است و سیره در محل بحث به این گونه است که برای بیان طلب الزامی به اطلاق اکتفاء می کنند یعنی در طلب و بعث نیازی به تنبیه بر الزام نیست و برای استحباب نیاز به بیان دارد.

نویسندگان