نقش آموزش معکوس بر بهبود تفکر واگرای دانش آموزان مقطع ابتدایی

به طور کلی باید گفت که برای بهبود کیفیت فرآیند تدریس و یادگیری و همچنین پرورش خلاقیت یا تفکر واگرا، ایجاد انگیزه و درگیری تحصیلی در دانش آموزان باید شیوه ایی برگزیده شوند که دانش آموزان را تحریک کند و آنها را در به دست آوردن توانمندی یاری دهد. یکی از این راهکارها استفاده از آموزش معکوس می باشد. در مدل یادگیری معکوس معلمان مکان را از آموزش مستقیم و در محیط یادگیری با گروه بزرگ تغییر داده و به فضای یادگیری فردی با کمک یکی از چندین ابزار و تکنولوژیکی های آموزشی انتقال می دهند. برگمن و سامس (۲۰۱۷) با اشاره به بعد شخصی سازی آموزش در کنار پویایی و تعاملی بودن در یادگیری معکوس، معتقدند که آموزش معکوس رویکردی آموزشی است که در آن آموزش مستقیم از فضای آموزش گروهی به فضای آموزش شخصی منتقل می شود و در نتیجه فضای گروهی تبدیل به محیط آموزشی پویا و تعاملی می گردد. فضایی که معلم دانش آموزان را برای به کار بردن مفاهیم و تعامل خلاقانه با موضوع آموزش راهنمایی می کند

کلیدواژه ها:

آموزش معکوس ، تفکر واگرا ، دانش آموزان.