چگونه توانستیم مفهوم اقتصاد مقاومتی و تولید اشتغال را در مدرسه عملیاتی کنیم ؟

نظام آموزش و پرورش بنابر ضرورت تغییرات اجتماعی یکی از سازمانهای پیچیده و بزرگ درهرکشور محسوب می گردد که با رشد و توسعه اجتماعی ، فرهنگی ، اقتصادی پیوندی ناگسستنی دارد. آموزش و پرورش با تربیت نیروی انسانی متخصص و متعهد، علاوه بر برطرف کردن نیازهای جامعه ، در پیشرفت علمی و اقتصادی، اصلی ترین نقش را ایفا می کند به گونه ای که اگر کشور حتی با کمبود منابع طبیعی روبه رو باشد باز هم با تکیه بر نیروی انسانی شایسته و ماهر می تواند برای رفع تنگناهای مادی خویش به بهترین شیوه عمل کند. مسیر دست یابی به این نیروی انسانی ماهر از تعلیم و تربیت غیر رسمی و رسمی در پوشش تربیت درساحت اهداف اقتصادی و حرفه ای می گذرد. اولین قدم تربیت اقتصادی از محیط خانواده و آموزش ابتدایی شروع می شود، جایی که بسیاری از توانمندیها و رفتارهای مناسب اقتصادی در وجود کودک نهادینه می شود.بنابراین در این اقدام پژوهی سعی شده تا با استناد به سندتحول بنیادین نظام تعلیم و تربیت و با استفاده از ابزار کتابخانه ای و اینترنت و مراجعه به کتاب های درسی مقطع ابتدایی درحیطه راه کارهای اجرایی اهداف اقتصادی به مولفه هایی همچون کار ،مسئولیت پذیری، همکاری و تعاون ، الگوی صحیح مصرف، نظم و انضباط پرداخته و درحیطه اهداف حرفه ای با تاکید و توجه به مولفه هایی همچون استعدادوتوانایی ، خلاقیت و تفاوتهای فردی به شناسایی نقاط قوت و ضعف در این دو رویکرد دست یابیم .

کلیدواژه ها:

الگوی صحیح مصرف ، تربیت اقتصادی