بررسی تاثیر روش های نوین تدریس بر مولفه های تفکر انتقادی دانش آموزان ابتدایی

از آن جایی که آموزش و پرورش در شکل دهی سرمایه انسانی و اجتماعی نقش تعیین کننده ای دارد انتظار می رود نسل امروز را برای زندگی در جامعه فردا آماده سازد، برای رسیدن به رشد و شکوفایی و زندگی موثر در جامعه نیاز به افرادی است که دارای تفکر انتقادی بالایی باشند و این مهم یکی از وظایف آموزش و پرورش است و از آن جایی که این تفکر بدون برنامه ریزی قابل پرورش نیست باید برای برنامه مدارس در مرکز توجه قرار گیرد و کلاس درس مرکزی برای پرسش و تحقیق تلقی شود. رویکرد یادگیری مشارکتی ،شامل طیفی از روش های مختلف است که در مواقع لازم می توان از آن ها بهره گرفت یکی از این روش ها که باعث تفکر و فعالیت فراگیران در کلاس درس می شودو در این پژوهش به مطالعه تاثیر آن پرداخته شده است الگوی کاوشگری است این الگو توسط ریچارد ساچمن بنا نهاده شده است که تحیر وعدم تعادل دانش آموزان از طریق ایجادیک موقعیت مشکل آفرین یا معما برانگیز پایه و اساس فعالیت های آموزشی را تشکیل می دهد .دراین الگو، فراگیران باید دانش را ازطریق تمرین و فعالیت بسازند. در واقع این الگو از حافظه سپاری حقایق کلیدی چشم نمی پوشند، ولی از آن فراتر می رود.برای اینکه دانش آموزان خوب تربیت شوند باید مبتکر ،خلاق، نقاد و دارای بینش علمی باشند واین تنها در سایه انتقال اطلاعات به ذهن شاگردان حاصل نمی شود بلکه نیازمند است که در مدارس روش هایی گنجانده شود که از طریق آن چگونه آموختن را از طریق نظم فکری بیاموزندو در زندگی روزمره به کار گیرند. تفکر انتقادی این امر را برای فرد ممکن می سازد تا حقیقیت را در میان بهم ریختگی حوادث و اطلاعات جستجو کند .دراین تحقیق کوشیده شده تا با استفاده از روش های مشارکتی والگوی کاوشگری روش های تفکر انتقادی به دانش آموزان آموزش داده شود واین روش از آنان انسان های توانمند ونقادبسازد تاازیک طرف «نه گفتن» رابیاموزند وازطرف دیگردرمدرسه وزندگی اجتماعی انسان های موفقی باشند.

کلیدواژه ها:

الگوی کاوشگری ، روش های نوین تدریس ، تفکر انتقادی