اثربخشی استراتژی های یادگیری دانش آموز محور در آموزش و پرورش

تغییرات مستمر در جامعه و فناوری همواره نیازمندی های جدیدی را برای فرآیند آموزش و پرورش ایجاد کرده است. از این رو، ترکیب استراتژی های نوین در زمینه یادگیری دانش آموز محور به عنوان یکی از راهکارهای پاسخ به چالش های امروزه آموزش و پرورش مطرح شده است. این مقاله با هدف بررسی مساله و اهمیت این تغییر در رویکرد آموزش و پرورش، به بررسی عواملی که نیاز به اجرای استراتژی های یادگیری دانش آموز محور را الزامی می سازند، می پردازد. در دنیای امروز، دانش آموزان با چالش ها و فرصت های بی سابقه ای مواجه هستند. افزایش حجم اطلاعات، پویایی سریع تکنولوژی، و تغییر در نیازهای بازار کار از آموزش و پرورش نیازمند تجدید نظر و تحولات چشمگیری کرده است. اما، مدل های سنتی آموزشی نمی توانند به تنهایی این نیازها را پاسخ دهند. اینجاست که وارد شدن استراتژی های یادگیری دانش آموز محور به عنوان یک پارادایم نوین به چشم انداز آموزش و پرورش جدیدی نگراننده و الزام آور می آید. ضرورت استفاده از استراتژی های یادگیری دانش آموز محور در آموزش و پرورش از دو جهت مهم بیان می شود. اولا، این استراتژی ها با تمرکز بر نیازها و توانمندی های هر دانش آموز، امکان پذیرش تفاوت های فردی را فراهم می کنند. دوما، با ترکیب عناصر فعالیت، تعامل، و انعطاف پذیری، این استراتژی ها به دانش آموزان این امکان را می دهند که بهترین شکل ممکن از فرآیند یادگیری را تجربه کرده و در مواجهه با چالش های زندگی، مهارت ها و دانایی لازم را بدست آورند. با توجه به این شرایط، این مقاله به بررسی مساله یادگیری دانش آموز محور و نیازمندی های جامعه و فرهنگ امروزی پرداخته و اهمیت اجرای استراتژی های موثر در این زمینه را بررسی خواهد کرد.

کلیدواژه ها:

استراتژی ، رویکرد یادگیری ، دانش آموز محور ، آموزش و پرورش.